سفرنامه عراق عجم

معنی کلمه سفرنامه عراق عجم در دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] سفرنامه عراق عجم نوشته ناصرالدین قاجار است که پیرامون سفر وی به کشور عراق که آخرین سفرنامه ای که ناصرالدّین شاه تحریر و تنظیم نموده است، سفرنامه عراق عجم و بلاد مرکزی ایران است که در اواسط ماه شوّال 1309 قمری (اواخر اردیبهشت 1271 شمسی) آغاز و تا اواسط محرّم 1310 قمری (اواخر مردادماه همان سال) به مدّت 97 روز به طول انجامیده و خطّ سیر مسافرت از پیش تعیین شده خود را با اسب و کالسکه به همراه انبوه سواران و خدمه با تشریفات خاصّی پیموده است.
ناصرالدین شاه، روز به روز حرکت خود را با ذکر روز و تاریخ آن به ترتیب در این سفرنامه نوشته و در ذیل آن اتفاقاتی که برای وی روی داده و کارهایی را که انجام داده است، متذکر می شود.
سفرنامه نویسی در ایران دارای سوابق کهنی است؛ ولی در عصر صفویّه متداول و پس از آن رواج یافت و روز به روز بر اهمیّت سفرنامه نویسی و تدوین خاطرات افزوده گردید تا اینکه به عصر درخشان خود در زمان قاجاریّه رسید و برگ زرّین آن متعلّق به زمان ناصرالدّین شاه قاجار می باشد.
در این زمان علاوه بر سفرنامه های فراوانی که غیر ایرانیان درباره ایران زمان قاجار به رشته تحریر کشیده اند، خود ایرانیان هم سفرنامه ها و خاطرات فراوانی از خود بر جای گذارده اند که برخی از آن ها متعلّق به اوضاع داخلی ایران و بعضی به خارج از ایران اختصاص دارد و نسخه های منتشر نشده فراوانی از این سفرنامه ها به شکل اوّلیّه خود در کتابخانه های مختلف پراکنده است.
ناصرالدّین شاه قاجار تحت تأثیر این موج سفرنامه نویسی در طول حدود 50 سال سلطنت خود در سفرهای متعدّدی که به مناطق مختلف ایران می نموده و شرح بخشی از آن ها در کتاب «المآثر و الآثار» مندرج است، درباره بعضی از این سفرها شخصا مبادرت به نوشتن سفرنامه کرده است.
[ویکی فقه] سفرنامه عراق عجم (کتاب). سفرنامه عراق عجم نوشته ناصرالدین قاجار است که پیرامون سفر وی به کشور عراق که آخرین سفرنامه ای که ناصرالدین شاه تحریر و تنظیم نموده است، سفرنامه عراق عجم و بلاد مرکزی ایران است که در اواسط ماه شوال ۱۳۰۹ قمری (اواخر اردیبهشت ۱۲۷۱ شمسی) آغاز و تا اواسط محرم ۱۳۱۰ قمری (اواخر مردادماه همان سال) به مدت ۹۷ روز به طول انجامیده و خط سیر مسافرت از پیش تعیین شده خود را با اسب و کالسکه به همراه انبوه سواران و خدمه با تشریفات خاصی پیموده است.
ناصرالدین شاه، روز به روز حرکت خود را با ذکر روز و تاریخ آن به ترتیب در این سفرنامه نوشته و در ذیل آن اتفاقاتی که برای وی روی داده و کارهایی را که انجام داده است، متذکر می شود.
گزارش محتوا
سفرنامه نویسی در ایران دارای سوابق کهنی است؛ ولی در عصر صفویه متداول و پس از آن رواج یافت و روز به روز بر اهمیت سفرنامه نویسی و تدوین خاطرات افزوده گردید تا اینکه به عصر درخشان خود در زمان قاجاریه رسید و برگ زرین آن متعلق به زمان ناصرالدین شاه قاجار می باشد.در این زمان علاوه بر سفرنامه های فراوانی که غیر ایرانیان درباره ایران زمان قاجار به رشته تحریر کشیده اند، خود ایرانیان هم سفرنامه ها و خاطرات فراوانی از خود بر جای گذارده اند که برخی از آن ها متعلق به اوضاع داخلی ایران و بعضی به خارج از ایران اختصاص دارد و نسخه های منتشر نشده فراوانی از این سفرنامه ها به شکل اولیه خود در کتابخانه های مختلف پراکنده است.ناصرالدین شاه قاجار تحت تاثیر این موج سفرنامه نویسی در طول حدود ۵۰ سال سلطنت خود در سفرهای متعددی که به مناطق مختلف ایران می نموده و شرح بخشی از آن ها در کتاب « المآثر و الآثار » مندرج است، درباره بعضی از این سفرها شخصا مبادرت به نوشتن سفرنامه کرده است.
← سفرهای شاه
درباره محتوای سفرنامه می توان گفت که: سفرنامه نویسان از دیدگاه خاصی به قضایا می نگریسته اند که با تخصص، علاقه و ماموریت آن ها در ارتباط بوده است. از اینرو در هر سفرنامه موضوع خاصی بر موضوعات دیگر غالب است و مسائل دیگر در حاشیه قرار دارند. در سفرنامه حاضر آنچه بیش از مسائل دیگر به چشم می خورد، وضع جغرافیای توصیفی خط سیر و نام و نشان بزرگان و سران مملکتی می باشد، چه ناصرالدین شاه همه روزه به یادداشت، مسائل فوق توجه خاصی مبذول می داشته، زیرا روزانه درباره وضع راه هائی که عبور می کرده و افرادی را که ملاقات می نموده، شرح مفصلی داده است. منتها ناصرالدین شاه هم، چون هر سیاستمدار دیگری موضوع بحث با سران مملکتی و منطقه ای را به تحریر نکشیده است و فقط به ملاقات آمدند و فرمایش فرمودیم، اکتفا نموده است تا آن جا که غرض از این مسافرت نیز در پرده ابهام باقی مانده و فقط حدس هائی در این باره می زنند، با وجود این اطلاعات فراوانی از: گردونه ها، رودها، چشمه ها ، راه ها، پل ها، مقدار آب ، تعداد جمعیت، اماکن مسکونی، آداب و رسوم، فرآورده های منطقه، نام مالکین دهات، اسامی مسئولین مملکتی، نام رؤسای الوار منطقه (طوایف حسنوند، سگوند، کولیوند، پاپی) شرح شکارها و اسامی انواع شکار را بدست می دهد و گاهی هم به مسائلی اشاره می نماید که واقعا اعجاب انگیز و یا گوشه هائی از شناخت مسائل جغرافیائی کشور را روشن می سازد؛ مثلا: به هنگام رسیدن به بروجرد از دو درخت چنار ۱۳۰۰ ساله اطراف بروجرد در قسمت «سراب کولیدر» نام می برد و یا جغرافیای تاریخی دریاچه حوض سلطان را برای اولین بار بر اساس واقعیت های عینی منتشر می نماید.
علت نامگذاری کتاب
...

جملاتی از کاربرد کلمه سفرنامه عراق عجم

امیرکبیر همچنین به برادرش که در آن هنگام حاکم عراق عجم بود دستورهای مؤکدی در رابطه با بازگرداندن دارائی‌های خانواده قائم‌مقام فرستاد و مستمری میرزامهدی ملک‌الکتاب (پسرعمو و داماد قائم‌مقام) را که حال پیر و ناتوان شده بود، از نو برقرار ساخت.
شاه اسماعیل در تابستان سال بعد کرمان، فارس و عراق عجم و در فاصلهٔ سال‌های ۱۴–۹۱۳ هجری قمری (۰۸–۱۵۰۷ میلادی) دیاربکر و در پائیز ۹۱۴ق/۱۵۰۸م میان‌رودان را تسخیر کرد.
در صفر ۱۲۹۳ قمری به حکومت بروجرد و عراق عجم منصوب شد. در صفر ۱۲۹۶ قمری پس از بازگشت از سفر دوم شاه به اروپا، بار دیگر حاکم عراق عجم گشته و ریاست سپاه ولایت خمسه هم به او واگذار شد و رتبه «میرپنجی» دریافت کرد. در سال ۱۲۸۹ قمری به وزارت معادن و عضویت دارالشوری کبری منصوب شد، اما در رمضان همان سال مورد غضب ناصرالدین‌شاه واقع شده و معزول گردید.
در همین زمان جهانشاه قراقویونلو با بهره‌گیری از درگیری امیرزادگان تیموری، همدان و قزوین را گرفت و سپس برای مقابله با سلطان محمد به اصفهان رفت، اما پیش از رسیدن به آنجا در جُربادقان (گلپایگان) متوقف شد. با وساطت گوهرشاد بیگم، که به سبب استیلای ابوالقاسم بابر بر خراسان به سلطان محمد پناه آورده بود، غائله بدون جنگ خاتمه پذیرفت و حکومت سلطانیه و قزوین و همدان به جهانشاه تعلق گرفت. سلطان محمد نیز پس از توافقی ناپایدار با ابوالقاسم بابر، گرفتار برادر شد و به دستور او در ۸۵۵ ه‍.ق به قتل رسید. با مرگ سلطان‌محمد، قلمرو تیموریان کوچکتر شد، جهانشاه، یزد و عراق عجم و فارس را نیز گرفت و ابوالقاسم بابر به حکومت خراسان بسنده کرد. در این مرحله در خاندان تیموریان، دو مدعی جدید سر برآوردند: سلطان ابوسعید که با کمک ابوالخیرخان ازبک و حمایت نقشبندیان بر ماوراءالنهر مسلط شد و سلطان حسینِ بایقرا که در مرو حکومت تشکیل داد.
نادرشاه در چندین نوبت در غرب ایران از جمله ناحیه بروجرد حاضر و نبردهایی داشت که موجب به یکپارچگی حکومت وی شد. با این وجود پس از مرگ نادر، در نواحی مختلف ایران از جمله عراق عجم و به ویژه بروجرد افرادی مبادرت به سرکشی و تشکیل حکومت‌های محلی کردند.