سر فوت

معنی کلمه سر فوت در لغت نامه دهخدا

سرفوت. [ ] ( اِ ) سمندر. سمندل. ( دزی ج 1 ص 649 ).

معنی کلمه سر فوت در فرهنگ فارسی

سمندر . سمندل .

جملاتی از کاربرد کلمه سر فوت

به نالیدن سرآمد گرچه عمرم، خجلتی دارم که از من فوت شد در تنگنای بیضه نالیدن
حداکثر انرژی فوتون قابل تولید با تولید هارمونیک بالا توسط برش فلات هارمونیک بدست می‌آید. این را می‌توان به صورت کلاسیک با بررسی حداکثر انرژی که الکترون یونیزه می‌تواند در میدان الکتریکی لیزر بدست آورد، محاسبه کرد.
به اندک فرصتی نخل از زمین پاک می بالد مکن در صبحدم زنهار فوت آه ندامت را
و گفت: مصیبت ما امروز بیش ازمصیبت اهل دوزخ خواهدبود فردا از بهر آن که اهل دوزخ را فردا ثواب فوت خواهد شد و ما را امروز بنقد وقت مشاهدهٔ خدمت حق فوت می‌شود و تو فرق میکن میان این دو مصیبت.
از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده‌است می‌توان به باشگاه فوتبال کلرمون فوت، باشگاه فوتبال سنت ترویدنس، باشگاه فوتبال لیریا، و باشگاه فوتبال موناکو اشاره کرد.
مورتون رئیس کمیته‌ای بود که مفاد عهدنامه را نوشت، هرچند که او قبل از تصویب این مفاد، به احتمال در اثر بیماری سل، فوت کرد.
ترخان خاتون دختر قتلق‌خان قراختائی چندی پس از مردن پدرش، برادرش را از سلطنت عزل کرد و خود مدت بیست و پنج سال فرمانروای حقیقی کرمان بود و به نام شوهرش پسر عم قتلق‌خان و دو پسر خودش که آنها را یکی پس از دیگری اسماً بر تخت نشاند، سلطنت می‌کرد. میرخواند فوت این زن را در سال ۶۸۱ شمرده گوید زیر گنبد مدرسه شهر به خاک سپرده شد.
مرد عاقل را که فرصت کرد فوت زندگانی شد بر و از غصه موت
قوّت حسرتش ز فوت نماز داشته چرخ را ز گلشن باز
خانواده در گودال حرکت می‌کردند و منتظر کمک بودند. مادربزرگ وقتی متوجه می‌شود یک ماشین نعش‌کش سیاه از جاده پایین می‌آید، به آن علامت می‌دهد تا اینکه متوقف شود. سه مرد بیرون می‌آیند و شروع به صحبت با او می‌کنند. هر سه اسلحه دارند. مادربزرگ می‌گوید که رئیس آنها، مرد ساکت عینکی، را می‌شناسد، همان ناجور است. ناجور بلافاصله این موضوع را تأیید می‌کند و می‌گوید برای همهٔ آنها بهتر بود اگر مادربزرگ او را نمی‌شناخت و بیلی به مادرش فحش می‌دهد. دستیاران ناجور، بیلی و جان وسلی را به بهانه ای به جنگل می‌برند و دو تیر تپانچه به صدا در می‌آید. ناجور ادعا می‌کند که او هیچ خاطره ای از جنایتی که به خاطر آن زندانی شده‌است ندارد. هنگامی که توسط پزشکان مطلع شده بود که پدرش را کشته‌است، او ادعا کرده که پدرش در یک بیماری همه گیر آنفولانزا فوت کرده‌است.
از عمر چه دیدیم، بجز فوت جوانی زیبا گل این باغ، همین رنگ خزان بود
هانمن در اواخر عمر خود همراه همسرش ملانی به پاریس رفت و تا آخرین روز به بشریت خدمت کرد. در نهایت در دوم ژانویهٔ ۱۸۴۳ فوت کرد و ۵ سال بعد جنازهٔ وی به قبرستان مشاهیر پاریس "پر لاشز" منتقل گردید.
میتران سه پسر داشت: پاسکال (که در کودکی فوت کرد)، ژان کریستوف و ژیلبر میتران.
جست تاریخ فوت آن فرزند از من بیدل فقیر نژند
مسبب دیده صاحبدل چه بیم از فوت اسبابش ز دریا رسته نیلوفر چه باک از قحط بارانش
برخی معتقدند در سال‌های اخیر چهارشنبه‌سوری با حرکت به سوی خشونت، تحریف و استحاله شده‌است و از اصالت خود فاصله گرفته‌است. امروزه، استفاده از مواد محترقه و آتش‌زا که بعضاً دست‌ساز و خطرناک هستند بسیار رایج است و جایگزین آیین‌های کهن شده‌است. در چند سال گذشته، این شب همواره دارای آمار آسیب‌دیدگی و گاهی دارای تلفات جانی بوده‌است. به عنوان مثال در سال ۱۳۸۹ طبق گفته رئیس اورژانس کشور، ۵ فوتی و ۱۵ معلولیت در حوادث این مراسم رخ داد.
غم ره مده بخویشتن ار وقت خوش نماند زیرا که وقت فوت شد اما خوشی بجاست
«ما خیلی سعی کردیم که اموال کسانی که به ناحق مصادره شده بود، بازگردانده شود، مانند آقای ایروانی، لاجوردی و برخوردارها. ما برای این افراد اقدام می‌کردیم، ولی برای کسان دیگری مانند هژبر یزدانی کاری نکردیم. در دههٔ ۶۰ شمسی چند سالی پس از انقلاب و در شرایطی که کشور در شرایط جنگی قرار داشت دولت اعلام کرد که سرمایه‌دارانی که از ایران رفته‌اند در صورت تمایل می‌توانند به ایران بازگردند و اینچنین بود که تلاش‌هایی برای احیای فعالیت‌های اقتصادی گروهی از این افراد آغاز شد. همان زمان برای آقای قاسمیه که کارخانهٔ روغن نباتی قو را داشتند هم اقدام کردیم، برای افرادی مانند آقای لاجوردی اقدام کردیم، چرا که اعتقاد داشتیم اموال این افراد به اشتباه مصادره شده است. این‌ها افرادی متدین بودند که برای کسب مالشان تلاش کرده بودند و ارتباطی هم با دربار نداشتند، ولی به ناحق اموال آن‌ها مصادره شده بود. افرادی هم مانند آقای مجد فوت شده بودند، نیازی به پیگیری آنان نبود. البته آقای قاسمیه مذهبی نبود، ولی فردی بسیار سالم بود»
اکنون طلب دوا که مسیح تو بر زمی است کانگه که رفت سوی فلک فوت شد دوا
راینهارد راوبال به عنوان موفق‌ترین مدیر عامل در لیگ فوتبال آلمان در ماه اوت ۲۰۰۷ شناخته شد در حالی که تنها رقیب او ورنر هاکمن فقید بود که فوت کرد.. او به عنوان تنها نامزد، و به اتفاق با رأی همه ۳۶ باشگاه‌های حرفه‌ای آلمان انتخاب شد. او در ۱۸ اوت ۲۰۱۰ برای بیشتر از سه سال دوباره تا سال ۲۰۱۳ در عنوان خود ابقا شد.