معنی کلمه سر داستان گشادن در لغت نامه دهخدا
درد دل ما شنیدنی نیست
مگشا سر داستان ما را.باقر کاشی ( از آنندراج ).
1. داستان بقره كه سوره اى هم به همين نام در قرآن آمده است . خلاصه اين شگرف و درنوع خود بى نظير از اين قرار است كه : موسى (ع ) به قوم خود گفت خدا فرمان داده كه گاوى را بكشيد و آنها فكر كردند موسى (ع ) آنها را مسخره مى كند، ولى متوجه شدندكه موضوع جدى است . بعد مشخصات ريز گاو را در چند مرحله از موسى (ع ) گرفتند وبالاخره گاو را ذبح كردند. در اينجا (قرآن ، چنانكه گويى داستان پايان يافته است، داستان ديگرى را ذكر را مى كند اما بعد دوباره آن را به همين داستان ربط مى دهد: (واذا قتلتم نفسا فاداراءتم فيها و اللّه مخرج ما كنتم تكتمون ) (شما مرتكب قتل نفسى شديد و آن را به گردن يكديگر انداختيد و خدا چيزى را كه پنهان مى كرديد،آشكار كرد) ). و بعد دنباله داستان را پى مى گيرد و بر سر داستان گاو مى شود.اگر چه اين داستان در آيه فوق با كلّ داستان گاو رابطه دارد و مى بايست در سرآغازداستان مى آمد ولى در وسط داستان بازگو گرديده و شيوه (داستان در داستان ) رابرگزيده است كه علت گزينش اين شيوه در بحث هاى پيشين آمد.