سخن باره
معنی کلمه سخن باره در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه سخن باره
از نظر شيعيان ، سنت پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و ديگر معصومين عليهم السّلامعِدْل قرآن كريم مى باشد؛ زيرا قرآن كريم در باره پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مىفرمايد: (وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىَّ# إِنْ هُوَ إِلا وَحْىٌ يُوحَى )(606) ؛ ((و هرگز از روى هواىنفس سخن نمى گويد، آنچه مى گويد چيزى جز وحى كه بر اونازل شده است ، نيست ))؛ و منطق و سخن او ناشى از سليقه و خواست خودش نيست و چونچنين است ، پس متابعت از سنت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله واجب است .
روايات ديگرى نيز از ديگر امامان معصوم عليه السلام رسيده است ؛ مانند روايتى از امامسجاد عليه السلام كه فرمود: ((و ليس لاحد فى عنقه بيعة )) (660) و يا سخن امامهشتم عليه السلام در اين باره كه فرمود: لئلا يكون لاحد فى عنقه بيعة اذا قامبالسيف . (661)
چه بسيار واعظان و خطيبان و فصيح سخن گويان در اين باره سخن گفته اند و من به آنسخنان گوش فرا داده و مكرر در آن سخنان دقت كرده ام ، اما در هيچ كدام از آن سخنانتاءثير اين كلام را در وجود خويش و بر قلب خود نيافته ام . بنابراين تاءثيرى كه اينكلام در من دارد يا به سبب اعتقادى است كه من به گوينده آن دارم ، يا نيت صالح و يقينثابت و اخلاص محض گوينده كلام موجب شده است كه اين تاءثير در جان انسانها بيشترشود و نفوذ موعظه اش در دلها رساتر گردد.))(793)
و امـا ايـنكه صاحب روح المعانى آن را غريب و شگفت خوانده شگفتى در سخن خود او است كههـيـچ دليـلى بـر درسـت نبودن اين حديث نياورده . علاوه بر اينكه خود او تسديد و تاءييدكـردن ايـن روح را در باره غير رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) يعنى بعضى ازافـراد امـت قـبـول كـرده ، آن وقـت چـطـور آن را در بـارهرسـول خـدا (صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم ) و ائمـهاهـل بـيـت انـكار مى كند؟ و خواننده اگر بخواهد به اعتراف وى در باره تسديد روح اطلاعيابد، بايد به تفسير روح المعانى در قسم اشاراتش مراجعه نمايد.
قومی دیگر را دیدم که زبانیه در ایشان آویخته با دهرههای آتشین و دهن ایشان میباز برند تا بسر دوش پس بدیگر جانب میروند و هم چنان میبرند تا بدوش چپ و آن بریده با هم میشود و باز دیگر باره میبرند، گفتم اینان کهاند؟ گفت سخنچینان تا مردم را بهم درافکنند.
عـكـس مـطـلب اسـتـفـاده مـى شـود، يـعـنـى از آن بـرمـى آيـد كـهاعـمـال انـسـان در حوادث خارجى اثر دارد كه در تفسير همين آيه در سوره اعراف مقدارى دراين باره سخن رفت .
از على عليه السلام در اين باره چاره خواستند و علت را پرسيدند؟ فرمود: من چنين فكرمى كنم كه اين ها بايد اين لباس ها و انگشترهاى گران قيمت را بيرون آورند، آن گاهخدمت پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم برسند. آنها هم اين كار را كردند. حضرت جوابسلام آنها را داد و با آنان سخن گفت : سپس فرمود: سوگند به خدايى كه مرا به حقفرستاده ، اولين بار است كه اين ها بر من وارد شدند، ديدم شيطان نيز همراه آنها است.(454)
هر خوانندهٔ دقیق که عادت کرده باشد سخن بیدلیل از هیچکس نپذیرد، در ضمن مطالعهٔ کتاب، خود متوجه این نوع ضعفها و نظایر آن خواهد شد و ما نیازی نمیبینیم که دراین باره، سخن را بیش از این به درازا بکشیم..