معنی کلمه سخته گفتن در لغت نامه دهخدا
سخن پیش فرهنگیان سخته گوی
بهر کس نوازنده و تازه روی.فردوسی.از آهو سخن پاک و پردخته گوی
ترازوفروساز و پس سخته گوی.اسدی.سخن تا کی ز تاج و تخت گویی
نگویی سخته اما سخت گویی.نظامی.
نمیدونی چه سخته پیشِ چشمات از خطر گفتن