ستون عقب

معنی کلمه ستون عقب در فرهنگستان زبان و ادب

{C-pillar, rear pillar, C-post} [قطعات و مجموعه های خودرو] ستونی در انتهای خودرو که قاب شیشۀ عقب به آن متصل است و در نگهداری سقف نقش دارد

معنی کلمه ستون عقب در ویکی واژه

ستونی در انتهای خودرو که قاب شیشۀ عقب به آن متصل است و در نگهداری سقف نقش دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه ستون عقب

ابوالحسن بنی‌صدر در ۱۱ فروردین ۱۳۶۰ در ستون کارنامه روزنامه انقلاب اسلامی نوشت که مایل است با عراق صلح کند. هاشمی رفسنجانی با دیدن آن اظهار ناخرسندی کرده بود. رفسنجانی در اسفند ۱۳۶۰ در مصاحبه با هفته نامه موقف عربی گفت: «ما نمی‌خواهیم در سایه رژیم فعلی عراق، به هیچ توافقی با بغداد برسیم… و این سری نیست که آن را فاش کنم که صدام حسین توسط میانجی‌ها موافقت کرد طبق مواد و شرایط قرارداد الجزایر و بدون قید و شرط، عقب‌نشینی کند… ولی ما این پیشنهاد را رد کردیم و با هرگونه توافقی مخالفت خواهیم کرد.» … «مادامی که رژیم فعلی عراق، طرف دوم توافق باشد. .. این توافق باید با ملت عراق و پس از پیروزی امضا گردد. ما حاضر نیستیم دست از حمایت از سازمان‌های مخالف رژیم عراق برداریم.» او دربارهٔ پیشنهاد عربستان برای پرداخت خسارت به ایران تاکیدکرد: «این پیشنهاد و پیشنهادهای مخالف را قبول نمی‌کنیم، مسئله ضرر و منفعت نیست، مسئله، مسئله حق و باطل است.»
سربازان افندی مدت کوتاهی پس از رسیدن به الوجبا مورد تیراندازی شدید نیروهای چشمگیری از پیاده‌نظام و سواره نظام قطر قرار گرفتند. آنها به قلعهٔ شبکا بازگشتند و در آنجا دوباره مجبور شدند به واسطهٔ تهاجم قطر عقب‌نشینی کنند. پس از عقب‌نشینی آنها به قلعهٔ البیدا، ستون پیشروی جاسم قلعه را محاصره کرد که نتیجهٔ آن شکست عثمانی‌ها و توافق برای رها کردن اسیران در ازای عبور امن سواره نظام محمد پاشا از طریق زمین به هفوف شد. اگرچه قطر استقلال کامل از امپراتوری عثمانی به دست نیاورد، اما نتیجهٔ نبرد باعث شد معاهده‌ای منعقد شود که بعداً مبنای ظهور قطر به عنوان یک کشور خودمختار در داخل امپراتوری قرار گرفت.
عامل مؤثر دیگری که باعث تأسیس حزب نازی و قدرت گرفتن آدولف هیتلر شد، پدیدهٔ آنتی سمیتیسم(ضدسامی گرایی) بود. کادتها (دانش‌جویان مدارس نظامی آلمان) به عنوان ستون فقرات این پدیده که در میان بخش‌های عقب‌مانده جامعه آلمان گسترش یافت به حساب می‌آمدند. یکی از نخستین کانون‌های اشاعه ضدسامی گرایی در آلمان حزب سوسیال مسیحی کارگری آلمان بود. این حزب از تبلیغات ضدیهودی به عنوان تاکتیک برای نفوذ در میان توده‌های کارگری آلمان استفاده می‌کرد. در نتیجه در دهه‌های ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ میلادی، انجمن‌های ضدیهودی در آلمان به سرعت گسترش پیدا کردند و با پشتوانه‌های مالی کلان در انتخابات سال ۱۸۹۳ رایشتاگ (مجلس آلمان) موفق به اخذ ۲۵۰هزار رأی و ۱۶ نماینده شدند.
دنده‌ها در وضعیت استراحت طبیعی، به‌طور مایل به سوی پایین کشیده شده‌اند و به این ترتیب، موجب می‌شوند که استخوان جناغ سینه به طرف عقب یعنی به سوی ستون فقرات برود. هنگامی که قفسه سینه بالا برده می‌شود، دنده‌ها تقریباً به‌طور مستقیم به طرف جلو برآمدگی پیدا می‌کنند، بطوریکه استخوان جناغ نیز به طرف جلو و دور از ستون فقرات حرکت می‌کند و در جریان دم عمیق در مقایسه با بازدم عمیق ضخامت قدامی خلفی قفسه سینه را حدود ۲۰ درصد بیشتر می‌کند.
نمای داخلی اثر به لحاظ تزیینات کمابیش از نمای جنوبی تبعیت می‌کند، با این تفاوت که آجرکاری آن به‌مراتب ساده‌تر اجرا شده‌است و به‌جای ستون‌های مدور، سه ضلع از دو برج هشت‌ضلعی با عقب نشستگی و تزیینات کاشی‌کاری (لژیون قزاق با لباس‌ها، کلاه‌ها و سلاح‌های ویژه خودشان) جایگزین شده‌است اما دو قاب از کاشی‌کاری‌های نمای شمالی به‌مراتب از سایر قاب‌ها متفاوت است و نقوش آن به‌نوعی با ایجاد تصویری سه‌بعدی، مدرن به‌شمار می‌رود. در طبقه فوقانی نیز سه قاب پنجره متقارن در دو جبهه شمالی و جنوبی واقع شده که براساس مستندات تاریخی، قاب میانی ابتدا به ساکن فاقد شیشه‌خور بوده و چشم‌انداز کاملی نسبت به محوطه میدان مشق را در اختیار قرار می‌داده‌است. در ادوار بعدی و به‌واسطه تغییر کاربری سردر، دو عدد چوب چهار تراش به‌صورت صلیبی به میانه قاب اضافه شده، با افزودن زوار، امکان شیشه‌گذاری را فراهم کرده‌اند.
در ساعت ۱۵:۳۰ دقیقه نیروهای کمکی کنفدراسیون به فرماندهی ژنرال ای.پی. هیل از راه رسید. ژنرال هیل نیروهایش را به دو ستون تقسیم کرد. یک بخش از نیروهایش برای دفاع از کناره ارتش خودی به سمت جنوبی‌ترین بخش میدان نبرد پیشروی کرد. بخش دیگر که نزدیک به دو هزار تن بودند برای تدارک یک ضد حمله به سمت راست نیروهای ژنرال جونز حرکت کردند. در ساعت ۱۵:۴۰ دقیقه یک گردان ارتش کنفدراسیون تشکیل شده از سربازان کارولینای جنوبی به فرماندهی ماکسکی گرگ به گردان ۱۶ کنتیکت واقع در سمت چپ نیروهای ژنرال رودمن در یک کشتزار ذرت متعلق به یک کشاورز بنام جان اوتو یورش بردند. سربازان گردان ۱۶ اهل کنتیکت سربازان کم تجربه و فاقد مهارت‌های زرمی مورد نیاز بودند که تنها سه هفته از زمان خدمتشان در ارتش سپری شده بود؛ بنابراین صفوف آن‌ها در برخورد با نیروهای جنوبی با متحمل شدن ۱۸۵ کشته و زخمی به‌سرعت از هم پاشید. به جای آنان گردان چهارم رود آیلند در سمت راست نیروهای اتحادیه جایگزینشان شد. اما آنان به دلیل بلند بودن شاخه‌های ذرت از دید پایینی برای جنگیدن برخوردار بودند و از تشخیص دادن نیروهای خودی از دشمن دچار مشکل شده بودند زیرا سربازان جنوبی یونیفرم سربازان اتحادیه که در هارپرزفری اسیر شده بودند را به تن داشتند. به آنان نیز تلفات زیادی وارد آمد و سرانجام وادار به عقب‌نشینی شدند. پس از آن نیز ضد حمله‌هایی که گردان‌های کاوانا علیه جنوبی‌ها ترتیب داده بودند در زمان کوتاهی با شکست به پایان رسید و نیروهای شمالی تنها و برجامانده ناگزیر موقعیت خود را بر روی تپه ترک کردند تا خود را به آنسوی رود آنتی تام برسانند.