ستم اباد

معنی کلمه ستم اباد در لغت نامه دهخدا

( ستم آباد ) ستم آباد. [ س ِ ت َ ] ( اِ مرکب ) کنایه از جایی است که در او ظلم و تعدی بسیار واقع شود. || کنایه از دنیاست. ( برهان ) ( آنندراج ).

معنی کلمه ستم اباد در فرهنگ عمید

( ستم آباد ) ۱. جایی که ظلم و ستم بسیار باشد.
۲. [مجاز] دنیا.

معنی کلمه ستم اباد در فرهنگ فارسی

( ستم آباد ) ۱ - جایی که در آنجا ظلم و تعدی بسیار شود . ۲ - دنیا جهان .

جملاتی از کاربرد کلمه ستم اباد

یک دم دل ما غمزدگان شاد نشد ویرانه ما از ستم آباد نشد
خوش قدان، خسرو وقت اید به اقبال بلند ملک دل زآن شما شد، ستم آباد کنید
کرد از ستم آباد شب هجر خلاصم صیاد خیال نگهت صبح شکار است
ندارد این ستم آباد ما و من بیدل لباس عافیتی غیر لب بهم دوزی
سلطان محنت تو، خرابی همی کند در دل، کدام دل، ستم آباد عاشقان
هست اقلیم محبت ستم آباد اسیر هیچ کس شکوه نکرده است زبیداد کسی
ای چرخ تا در این ستم آباد کرده ای پیوسته خانۀ ستم آباد کرده ای
پوشیده کفن سوی مکافات گه حشر تا زین ستم آباد به بیداد تو رفتم
مهد عیسی ز سر چرخ برین گستران در ستم آباد زمین