ستبر روی
معنی کلمه ستبر روی در فرهنگ معین
معنی کلمه ستبر روی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه ستبر روی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ستبر روی
حملهٔ اقوام اروپایی به بیزانس، فرصت مغتنمی برای ایرانیان در این زمان بود؛ چون آنها به دلیل اشتغال قسمتی از قوای بیزانسی به دفاع در برابر اقوام مهاجم اروپایی، دیگر با تمام قوای بیزانسی مواجه نمیشدند. خسرو با خاقان آوارها وارد گفتگو و با وی همپیمان شد، و قرار شد تا نیروهای هر دو بهطور مشترک، یکی از سمت آسیا و دیگری از سوی اروپا، به پایتخت بیزانس حمله کنند. ایرانیان از طریق زمینی شهر را محاصره کردند، اما چون نیروی دریایی نداشتند، نتوانستند در دریا کاری از پیش ببرند. علاوه بر این، بخش اروپایی شهر هم برای مدافعین به عنوان پشت جبهه عمل میکرد و از آنجا نیرو و سلاح برای آنها فراهم میشد. دیواری بسیار مرتفع و ستبر، خندقی عمیق و پرآب که شهر را احاطه میکرد، و منجنیقهای آتش بر روی برجهای دفاعی، این شهر را به صورت دژ تسخیرناپذیری درآورده بود. نیروهای آوار و اسلاو هم که سازماندهی منظمی نداشتند، قادر به فایق آمدن بر دفاع مستحکم کنستانتینوپل نبودند؛ ضمن آنکه نیروی دریایی هم در اختیار نداشتند، و ایرانیان هم قادر به کمک رساندن به آنها نبودند. در نتیجه حملات هیچیک برای رخنه به شهر و تصرف آن راه به جایی نبرد.
زنبورهای نوارآبی بهطور کلی زنبورهای با اندازه متوسط تا بسیار بزرگ با شکل ستبر هستند. بدن و پاها مودار و زبان و خرطوم بلند است. همه گونههای زنبورهای نوارآبی برای ساختن لانه گودی میسازند، از این رو معمولاً به آنها «زنبورهای حفار» میگویند. چندین گونه دارای نوارهای فلزی آبی روی شکم هستند و به آنها زنبورهای نوارآبی میگویند.
دور شهر دامغان دیوارهای ستبری وجود داشته که دو درشکه از کنار هم بر روی دیوار رد میشدند. بازماندههای آن دیوار هماکنون هم دیده میشود؛ و به نام دیوار بارو مشهور است. دامغان دو گونه آبوهوا دارد. از جنوب به دشت کویر و از شمال به دامنههای جنوبی رشته کوه البرز متصل است. به همین دلیل بیشتر گونههای میوه در این شهر میرویند.[نیازمند منبع]
چیزی که استدلال مکدرموت را تأیید میکرد این بود که سکههای والرین او را بیریش نشان میدهد و فرد ایستاده که شاپور مچش را گرفته (اسیرش کرده) نیز بیریش است، در حالی که سکههای فیلیپ عرب او را با ریش کوتاه و مجعدی مینمایند و آنکه در پیش شاپور زانو زده نیز درست همین نوع ریش را دارد. افزون بر آن، گردن والرین روی سکهها بسیار ستبر است و فرد ایستاده از کنار اسب شاه نیز گردن ستبر دارد.
بهراستی که زیباتر از اُرس شهرستانک در کمتر جایی میتوان دید. بهویژه شیب ملایم زمینی که درخت روی آن سربرآورده و رشد کرده است و پهنهی سبزینهی پیرامونش، تماشاگهی دلانگیز از این درخت ساخته است؛ تا بدان اندازه که چشم از دیدن و دل از ماندن، سیر نمیشود. تنهی اُرس شهرستانک ستبر است و از این نگاه نیز در میان همهی اُرسهای کشور بیمانند دانسته شده است.
مغولان صورتی پهن، بینی خمیده، گونههای برجسته، چشمانی بدون شکاف و ضخیم و دارای پوست در گوشه چشم، لبانی ستبر، ریشی کممایه، موهای سیاه و پوستی تیره که آفتاب، باد و سرما آن را سوزانیده است دارند. قد آنان متوسط و بالاتنهشان درشت و پهن است که روی ساقهایی خمیده قرار دارد.
چیزی که استدلال مک درمونت را تأیید میکرد این بود که سکههای والرین او را بیریش نشان میدهد، و فرد ایستاده که شاپور مچش را گرفته (یعنی اسیرش کرده) نیز بیریش است، در حالی که سکههای فیلیپ عرب او را با ریش کوتاه و مجعدی مینمایند، و آنکه در پیش شاپور زانو زده نیز درست همین نوع ریش را دارد. به علاوه گردن والرین روی سکهها بسیار ستبر است و فرد ایستاده از کنار اسب شاه نیز گردن ستبر دارد.