سبب دعوی

معنی کلمه سبب دعوی در لغت نامه دهخدا

سبب دعوی. [ س َ ب َ ب ِ دَع ْ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ( اصطلاح حقوق ) حقی که مورد دعوی قرار گرفته منشئی دارد که اصطلاحاً آن منشاء را «سبب دعوی » گویند. ( از فرهنگ حقوقی لنگرودی ).

معنی کلمه سبب دعوی در فرهنگ فارسی

در اصطلاح حقوق حقی که مورد دعوی قرار گرفته

جملاتی از کاربرد کلمه سبب دعوی

حق امتیاز روش‌های تشخیص احتمال جهش در BRCA1 و BRCA2 افراد در اختیار میریاد جنتیکس است. مدل کسب‌وکار این شرکت و نحوهٔ ارائه انحصاری این روش‌های تشخیصی که از یک شرکت نوپا در سال ۱۹۹۴ آغاز و به یک شرکت سهامی عام با ۱۲۰۰ کارمند و ۵۰۰ میلیون دلار درآمد در سال ۲۰۱۲ انجامید، سبب بروز اختلاف نظرها و مناقشاتی دربارهٔ قیمت زیاد این تست‌های آزمایشگاهی و عدم توانایی درگرفتن نظرهای ثانویه از سایر آزمایشگاه‌های تشخیصی شد و سرانجام به شکایت و طرح دعوی حقوقی در دادگاه منجر شد.
ریچارد در سیسیل به سبب اختلافی که با تانکرد پیدا کرده‌بود، با وی درگیر شد و توانست شهر را در ۴ اکتبر ۱۱۹۰ تصرف کند. فیلیپ که ریچارد را در این نبرد همراهی نکرده بود، طبق توافق قبلی خواستار تقسیم غنائم شد. با این‌که دعوی فیلیپ در این زمینه برحق نبود، ولی ریچارد یک سوم غنائم مسینا را به فیلیپ داد، تا صلح و آرامش را برای ادامه حرکت حفظ کند.