معنی کلمه ساغر تلخ در لغت نامه دهخدا ساغرتلخ. [ غ َ رِ ت َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شراب تلخ. ( استینگاس ).
جملاتی از کاربرد کلمه ساغر تلخ بر می خوریم با همه تلخی گشادهروی سر مشق مشرب از خط ساغر گرفتهایم ز شوق روی او چندان سرشک لاله گون ریزم که آب تلخ در ساغر شود خوناب دریا را