زینل قاسم

معنی کلمه زینل قاسم در لغت نامه دهخدا

زینل قاسم. [ زِ ن َ س ِ ] ( اِخ ) دهی از بخش شیب آب شهرستان زابل است که 560 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

معنی کلمه زینل قاسم در فرهنگ فارسی

دهی از بخش شیب آب شهرستان زابل است که ۵۶٠ تن سکنه دارد .

جملاتی از کاربرد کلمه زینل قاسم

صارم بیگ سه پسر به نام‌های قاسم بیگ، ابراهیم بیگ و حاج عمر داشته که هر سه در جوانی فوت می‌کنند. باباعمر برادر صارم بیگ، پسری به اسم رستم بیگ داشته و ایشان نیز سه پسر به اسامی حیدر بیگ، میرنظر و میرخضر. این سه تن، پس از وفات پسران صارم بیگ، نواحی تحت فرمانروایی مکری را بین خود تقسیم می‌کنند. به اینگونه که نواحی دریاز، سلدوز، دول باریک و آختاچی، به برادر ارشد یعنی حیدر بیگ رسیده، ناحیه ایل تیمور به میرنظر و محمدشاه (مه‌حمه شه) نیز به میرخضر می‌رسد. بنا به مصلحت هر سه برادر از اطاعت شاه عثمانی سرباز زده و بر همین اساس شاه سپاهی بسیار از حاکمان کورد عثمانی از جمله حسین بیگ حاکم عمادیه، زینل بیگ میر حکاری و حاکم برادوست را جهت سرکوب میران مکری به نواحی مکری می‌فرستد که در عاقبت هرسه برادر به قتل می‌رسند. از حیدربیگ دو پسر به نامهای میره‌بیگ و حسین بیگ، از میرنظر پسری به اسم بهرام بیگ و از میرخضر دو پسر، میرحسن و الغ بیگ بجای می‌ماند. ناگفته نماند که میره‌بیگ اول (پس حاج عمر پسر صارم بیگ) که مردی بسیار متدین و ادیب بوده سی سال بعنوان فرمانروای مکری حکمرانی نموده‌است که وی نیز پسری به اسم مصطفی بیگ داشته‌است.