زی پالایی

معنی کلمه زی پالایی در فرهنگستان زبان و ادب

{bioremediation} [مهندسی محیط زیست و انرژی] نوعی روش تصفیه که در آن برای تجزیۀ آلاینده های آلی و تبدیل آنها به اجزای بی خطر از ریزاندامگان ها استفاده می شود

جملاتی از کاربرد کلمه زی پالایی

غمت ندیده خورم کاین دو راوقِ پرخون شدند رشک سحاب از سرشک پالایی
بهاری ابر کز دریا برآید قطره پالاید تویی آن ابر دریا دل که بر ما بدره پالایی
بر رخ سعدی از خیال تو دوش زرگری بود و سیم پالایی
ای سرم را ز دیده لایق‌تر خونم از دیده چند پالایی
دلم ز دست فراق تو خون شود آنگه بگو چرا تو به زجرم ز دیده پالایی
در هجر تو ناله سینه فرسایی کرد ابر مژه خون دیده پالایی کرد
گیرم که دل از بدی نمی پالایی باری دل را به بد چه می آلایی