زی ماست
جملاتی از کاربرد کلمه زی ماست
پس حضرت فرمود: والله كه خدا داده است به ما آنچه به سليمان داده بود و آنچه بهسليمان و احدى غير او نداده بود. حق تعالى در قصه سليمان عليه السلام فرمود: اينعطاى ماست پس ببخش يا نگاهدار بى حساب (257)، و در قصه محمد صلى اللهعليه و آله فرمود: آنچه به شما مى دهد و مى گويد به آن اخذ كنيد و آنچه شما را ازآن نهى مى كند ترك كنيد (258)، و اختيار دين و دنياى همه را به آن حضرتگذاشت (259).
اینهمه افسانه کز فرهاد و مجنون ساختند شرح حال ماست یکی یک در بیان آورده اند
بر حال من چو یافت وقوف تمام گفت زین رنج غم مخور که دوایش بدست ماست
زنهار منه به خاکپایش دیده آن نور دو چشم ماست چشمش مرسان
نوشت جنگ تحميلى ، و سرنوشت جنگهاى فراوانى كه ما تاكنون در دنياى سياسى واقتصادى داشته ايم و همه به سمت پيروزى حق بوده است - اگرچه در بسيارى از آنها درنيمه راه قرار داريم - همه آنها مرهون ايمان اسلامى ما و اعتقادات اسلامى اين مردم است ؛ مابايد آن را حفظ كنيم . حظه دينى را بگيرد و بر آن فايق بيايد. همه ملاحظات و تصميمگيريهاى ما بايد با معيار ايمان مذهبى و تجويز دين و حكم اسلامى مقايسه گردد و حكمبشود به اين كه اين درست است ، يا درست نيست . اين ، راه پيشرفت ماست ؛ چيزى است كهاين ملت را نسبت به مسؤ ولان دلگرم خواهد كرد و پشت سر آنها نگه خواهد داشت .
او را بجويد و نزد من آريد، چون به نزديك آن حضرت آوردند، بر او نماز گزارد و دفن كرد و از خداى تعالى براى او طلب آمرزش كرد، و گفت : او از دوستان ماست .
((فخرفروشى )) عبارت از مباهات به چيزهايى است كه در معرض آفات وزوال هستند و به بقا و ثبات آنها اعتمادى نيست ؛ مثلاً اگر بهمال مباهات كند در معرض غصب و غارت است و اگر به خاندان وپدران باشد، صادقتريننوع اين افتخار همان مباهات به فضل و دانش آنها باشد و مسلّما اگر آن پدران زنده شوندو بگويند: اين شرف و افتخار از آن ماست تو چه مى گويى ؟ جوابى نخواهد داشت و چهزيبا شاعر گفته است :
گروه ديگر از فرشتگان مقرب عقلى اند، كه خداى بزرگ آنها را واسطه هاى جود و رحمتو حجابهاى جلال و عظمت خويش قرار داده است . اين فرشتگان مبادى و غايات سلسلهموجودات و منتهى و نهايت شوق جانهايند. در گذشته به وجود آنها اشاره داشتيم و يادكرديم كه آن ها نخستين آفريده هاى خدايند و آنان را به اعتبارات مختلف نامهاى چندى است، و آنان را دو جهت وحدت و كثرت است ، و كثرت آنان در برابر كثرت نوعى آفريده هاست. چنانكه از مولايمان زين العابدين عليه السلام براى ما روايت شده كه : ((در عرشتمثال همه آنچه خدا آفريده است وجود دارد)) (610) و اين حديثتاءويل اين آيه است كه : ((هيچ چيزى نيست مگر آنكه گنجينه هايش نزد ماست )). (611)
سبک میبایدت زین خواب برخاست که خوابی بس گران اندر پی ماست
میزن نفسی، کاین دم از او میزاید وین دم، دم ماست، گر تو را میشاید
مقصود ما ز ملک جهان وصل یار ماست این کار اگر برآید، پس کار کار ماست
مالك اشتر بلند شد و عرض كرد يا اميرالمؤمنين ! ما را هم آگاه كن ، قسم به خدا هر آينهمى دانيم كه روى كره زمين به غير تو وصى نبى و رسولى نيست ، و مى دانيم كه خداوندبعد از پيامبران پيامبرى مبعوث نخواهد كرد و پيروى از تو به گردن ماست و اطاعت ازتو پيوسته و متصل به پيروى از پيامبر اكرم مى باشد.
يعنى همان درد و سوز و عشق و شوقى كه ما دردل تو قرار داديم اين خودش لبيك ماست !(184)
و الان يك تكليف بيشتر از براى ايرانى ها نيست و آن اينكه اين نهضت را محكم نگه دارند وهر چه مى توانند بكوبند اين دستگاه را تا برود از اينجا. اگر سستى بكنند و بكنيمخيانت كرده ايم به اين ملت و خيانت كرده ايم به اسلام و قرآن كريم ، براى اينكه اين آدمبا همه چيز ما بد است ، اين دشمن خونخوار همه چيز ماست . اگر يك كسى سستى كند در اينقضايا، اهمال كند در اين قضايا، كلمه اى بگويد كه همراهى باشد با اين آدم ، اين خائنبه ملت است ، خائن به اسلام است و بايد احتراز كرد از او. تكليف همه شما، همه شمائىكه در خارج هستيد اين است كه با ملت ايران همراهى كنيد، پيوند كنيد به ملت ايران .
گر دیده ما قابل دیدار نباشد از ماست که بر ماست تو را کار نباشد
5 عمل به دستورات خداوند، زمينه ى آمرزش ماست . (ادخلوا... قولوا... نغفر لكم )
بد و نیکی که آن نه بهر خداست تو یقین دان که آنهمه من و ماست
آرى ، تمام گرفتارى ها از غفلت ماست و اگر درباره تلاوت قرآن آن همه سفارش شدهبراى آن است كه هم افراد با برخورد با اينقبيل آيات توجه پيدا كنند و هم جامعه ها با شنيدن سرنوشت ملّت ها، از خواب غفلت بيدارشوند و راه الهى را طى نمايند. زيرا يكى از نام ها و صفات قرآن تَذكره است ،يعنى قرآن وسيله ياد و توجّه و عامل غفلت زدايى است .
که نمیماند به ما گرچه ز ماست ما همه مسیم و احمد کیمیاست
مور ما را نیست از کنج قناعت شکوه ای گر به حال ما نپردازد سلیمان مفت ماست