زور بردن

معنی کلمه زور بردن در لغت نامه دهخدا

زور بردن. [ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول ، صعب بودن. مشکل بودن : این کار زور می برد که مطابق میل او شود. ( از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا ).

معنی کلمه زور بردن در فرهنگ فارسی

در تداول صعب بودن مشکل بودن

جملاتی از کاربرد کلمه زور بردن

به رنج بردن بیهوده گنج نتوان برد که بخت راست فضیلت، نه زور بازو را
4 - نظر اسلام درباره برده گيرى چيست ؟ : همانطورى كه قبلا گفتيم عمده اسباب بردهگيرى سه چيز بود: 1 - جنگ 2 - زور و قلدرى 3 - داشتن ولايت ابوت و شوهرى وامثال آن . يكى از تضييقات اسلام همين بود كه اين بود سبب اخير را لغو كرد و حقوق جميعطبقات بشر را از شاه و رعيت و حاكم و محكوم و سرباز و فرمانده و خادم و مخدوم را بهطور يكسان محترم شمرده ، و امتيازات و اختصاصات زندگى را لغو نمود، و در احترام جانها و عرض و مال همه حكم به تسويه فرمود، افكار و عقايد و خواسته هاى همه را مورداعتنا قرار داد، يعنى همه را در بكار بردن حقوق محترم خود در حد خود تام الاختيار ساخت وهمچنين آنان را بر كار خود و بر دست مزدى كه كسب كرده اند و منافع وجودشان مسلط كرد.