زهد منفی

معنی کلمه زهد منفی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کلمه زهد را در قرآن کریم به مفهومی که می‏گوئیم که انسان باید زاهد باشد، نداریم؛ ولی این کلمه مسلما در سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و اخبار و احادیث ائمه معصومین علیهم السلام آمده است. در خود کلمه زهد و در مفهوم و معنی آن هیچ نمی‏شود شک‏ کرد که در قرآن آمده است و مخصوصا در کلمات امام علی علیه السلام زیاد است.
در میان ما کلمه زهد خیلی رایج است ولی ما اگر زاهد را آنطوری که در اخبار و سنت معرفی کرده اند بخواهیم جستجو کنیم، می‏بینیم آن زاهد غیر از زاهدی است که ما امروز در جامعه می‏شناسیم. لقب زاهد را هم که می‏بینیم به خیلی از افراد می‏دهند و می‏گویند فلان کس آدم‏ بسیار زاهدی است وقتی که می‏رویم سراغ زهد این آدم (البته اینجور آدم ها خوبی‏ هائی هم دارند) می‏بینیم زهد این آدم فقط جنبه منفی دارد و بس؛ یعنی آدمی است که در زندگی به کم قناعت می‏کند. فکر می کنیم که هر کسی که در زندگی به کم قناعت کند، زاهد است، ولی اینجور نیست. زاهد به کم قناعت می‏کند ولی هر کم قناعتی زاهد نیست. جزء شرایط زاهد یکی همین است که در زندگی شخصی و فردی خودش طوری باشد که به کم بتواند قناعت کند و این فلسفه بسیار بسیار بزرگی دارد اما نه‏ هر کس که به کم قناعت کرد، او زاهد است.
مال و ثروت
زهد مربوط به مال و ثروت دنیا و حتی مربوط به مقامات‏ دنیوی است. اگر بپرسند که در اسلام مال و ثروت دنیا خوب است یا بد، جواب این است که مال و ثروت دنیا برای چه هدفی؟ ثروت خودش قدرت‏ است، پست و مقام هم قدرت است، این قدرت را شما برای چه هدف و منظوری می‏خواهید؟ یک وقت جنابعالی آدمی هستید بنده و اسیر شهوات‏ خودتان، می‏خواهید به وسیله این مال و ثروت که قدرت است، هوس های فردی‏ و شخصی خودتان را اشباع کنید، اگر شما بنده هوای نفس باشید، هر چه را در راه هوای نفس مصرف کنید، خواه مال و ثروت باشد، خواه جاه و مقام‏ و خواه علم و یا عبادت و دین باشد، هر چیزی که در خدمت هوی و هوس‏ قرار بگیرد، بد می‏شود.
داشتن هدف الهی
اگر اول خودتان را اصلاح کردید، اگر هوی پرست نبودید و خودی را از خودتان دور کردید، اگر کسی بودید که در اجتماع هدف داشتید، هدف اجتماعی، خدایی‏ و الهی داشتید، آن وقت مال و ثروت را که قدرت است در طریق هدف‏ مقدس خودتان بکار بردید، این عبادت است. جاه و مقام را هم شما اگر برای هدف های معنوی خودتان بخواهید، عبادت است.

جملاتی از کاربرد کلمه زهد منفی

او در زمان حکومت امیر وجیه الدین مسعود، در زمره بزرگان دولت سربداران بود و امیر مسعود بسیار به وی، به دلیل اینکه مردی بزرگ زاده و اصیل بود، احترام می گذاشت و علاوه بر آن از نزدیکان و مشاوران شیخ حسن جوری نیز بود و شیخ حسن با مشورت با او به امور مهم میپرداخت. میرخواند نوشته است که او به درویشان (جناح تندرو از نظر پطروشفسکی) بسیار احترام می گذاشت و آنان را به سرهنگان سربدار (یا جناج میانه رو از نظر پطروشفسکی) ترجیح میداد و دائم بر زبان میاورد: «کار حکومت ما [سربداران] بعد از اراده حق سبحانه و تعالی چمن همت حضرت شیخ [حسن جوری] و توجه درویشان، تمشیت پذیرفت.» او دائما با درویشان مینشست و حتی خود نیز تظاهر به درویشی میکرد و با آنان به گوشه نشینی و زهد میپرداخت. بی آنکه عضوی از سازمان آنان باشد. اما روی هم رفته مشی سیاسی شمس الدین علی چندان روشن نیست ولی گویا به جناح تندرو گرویده بود و در سخنان خویش می گفت که «اداره مملکت باید به درویشان تعلق داشته باشد و نه لشکریان» و این سبب نظر منفی مورخان نسبت به او شد.