زه بردن

معنی کلمه زه بردن در لغت نامه دهخدا

زه بردن. [ زِه ْ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) در بیت زیر، ظاهراً بمعنی پریشان کردن کاری و گسیختن شیرازه آن و یا پاداش نیکی کار کسی را از میان بردن آمده است :
از یاری تو بریدم ای یار
بردی زه کار من زهی کار.نظامی.

معنی کلمه زه بردن در فرهنگ فارسی

بمعنی پریشان کردن کاری و گسیختن شیرازه آن و یا پاداش نیکی کار کسی را از میان بردن آمده است .

جملاتی از کاربرد کلمه زه بردن

چشم او در بردن دل بی گناه افتاده است دلربایی شیوهٔ چشم سیاه افتاده است
ظلمت تن طی نمودن، بعد از آن خویش را بردن سوی انوار جان
يكى ديگر از كاربردهاى ارزشيابى عملكرد كاركنان ، انگيزش آن ها مىباشد؛ يعنى اگر عملكرد كاركنان به درستى مورد سنجش و ارزيابى قرار گيرد،انگيزه آنان براى كار و تلاش و بالا بردن كيفيت و كميت كار ارتقا خواهد يافت ؛ زيرااحساس خواهند كرد كه به عملكرد آنان اهميت داده مى شود، و در صورتى كه عملكرد آن هامطلوب باشد مورد توجه قرار خواهند گرفت .
راهیست برای بردن جان ابروی کجت میان گشاده ست
چو راه دل نزد افسون شاهم که خواهد بردن از افسون ز راهم
باشد افزون نه برابر با حیات جاودانی یک نفس بوی تو بردن یک نظر روی تو دیدن
زمانی که در سال ۲۰۰۴ ژنرال ارتش افغانستان عبدالرشید دوستم کاندیدای ریاست جمهوری شد حبیبی هم به عنوان کاندیدای معاونت ریاست جمهوری با او همکاری کرد. او یکی از سه زنی بود که در انتخابات ریاست جمهوری آن سال وارد کارزار شده بودند. حبیبی مدیر سازمان غیردولتی انجمن زنان افغانستان جدید است. این سازمان موارد خشونت جنسی را رصد می‌کند. حبیبی گفته‌است که دولت افغانستان در مورد خشونت‌های جنسی بی‌تفاوت است، و به خاطر بالا بردن میزان چنین خشونت‌هایی باید سرزنش شود.
مهم‌ترین تفاوت ظاهری این کلاس با کلاس پیشین، کلاس آیرون دوک، حذف شدن برجک Q در میانه کشتی بود که قوس آتش را محدود می‌کرد. به هر صورت با افزایش کالیبر توپ‌های اصلی از ۱۳٫۵ اینچ (۳۴۳ میلیمتر) به ۱۵ اینچ (۳۸۱ میلیمتر)، توان آتش پهنای کشتی اصلاً کاهش نیافت. هشت توپ ۱۵ اینچی گلوله‌هایی مجموعاً با وزن ۱۵٬۳۶۰ پوند (۶٬۹۶۷ کیلوگرم) شلیک می‌کردند؛ درحالیکه وزن گلوله‌های شلیک شده از ده توپ ۱۳٫۵ اینچی ۱۴٬۰۰۰ پوند (۶٬۳۵۰ کیلوگرم) بود. برجک‌های اصلی قابلیت بالا بردن توپ‌ها تا زاویه ۲۰ درجه را داشتند و می‌توانستند گلوله‌ها را حداکثر تا برد ۲۳٬۴۰۰ یارد (۲۱٫۴ کیلومتر) شلیک کنند. توپ بهبود یافته ۱۵ اینچی Mk I/N که هنگام بازسازی در اواخر دهه ۱۹۳۰ بر روی کوئین الیزابت، وارسپایت و وَلیِنت نصب شد، زاویه بالا آمدن توپ را به ۳۰ درجه افزایش داد.
او دختری به نام فاطمه داشته که نوادگانش به دلیل نسل بردن از او برای خود جایگاهی سیاسی-دینی قائل بودند که شباهت‌هایی با فاطمه دختر محمّد دارد.
«لذت بردن از سنگ روی یک سطح دیوانگی نیست. من همه دنیا را در یک سنگ کوچک می‌بینم. برخی از اشیاء در این جهان عظیم و برخی دیگر کوچک هستند. آنها اشکال مختلفی دارند، اما وقتی به اصل و نسب برسید آنها آنقدر هم متفاوت نیستند.»
به ازبنده بودن بسال دراز به گنج جهاندار بردن نیاز
از سیاهی ره برون بی خضر بردن مشکل است سرمه خونها خورد تا زان نرگس جادو گذشت
2 - پس از كشف عوامل افسردگى ، بايد براى از بين بردن آنها در وجود شخصِ افسرده ،تلاش شود؛ مثلاً فشارهايى كه از جامعه و اطرافيان بر فرد وارد مى شود، كوشش شودتا اين فشارها برداشته شود و يا پس از تشخيص دادن نوع نگرش و باورهاىنامعقول فرد و تفسيرهاى نادرست وى و تاءثير آنها دراختلال روانى او، بايد به تغيير و يا تصحيح آن نگرشها و باورها پرداخت .(192) ونوع برداشت و طرز تلقى روانى و چگونگى تفسير او از حوادث ، اشيا و افراد را بايدعوض كرد. و احساس و شناخت و تفسير غير واقعى وى را كه تصوير ذهنى خاصى را در اوبه وجود آورده است ، به احساس و شناخت واقعى و تفسيرهاى واقع بينانه تر تغيير دهد.
از اين رو، در اينجا مى خواهيم به سوى اين اقيانوس ، به وسايلى گوناگون راه يابيم. و در پى بردن به اين موجود شگفت انگيز از نيروى فكرى ديگران استمداد جوييم و بهوسيله رشته هاى تابنده افكار با اين خاور تابناك بيشتر آشنا شويم . در اينجا بهويژه نظر ما متوجه طبقه جوان تحصيلكرده است كه با گفتار و افكار گوناگون سر وكار دارند.
در بردن جان‌ها و در آزردن جان‌ها الحق صنما هیچ تو تقصیر نکردی
از آنجا که آگاهی‌بخشی به مردم درباره یک دغدغه عمومی معمولاً نخستین گام برای تغییر رویکرد نهادها به آن مساله است، بالا بردن آگاهی عمومی اغلب اولین فعالیت هر گروه فعال اجتماعی است.
13 پناه بردن به خداوند به هنگام بلا 14 سرعت به فضيلت 15 جدا نشدن ازحيا16- عدم ظهورحرص
بار درد بی دوا بردن بسی آسانترست کز طبیبان منت از بهر دوا باید کشید
راست گفتی عتاب او بر من هست از بهر بردن جناب
با اين بيان مى توان گفت آيه مورد بحث نظير آيه قبلى است ، براى اينكه اين آيه نيزنخست اقامه حجت را از راه عقل نموده ، آنگاه آنرا با وحى خداى سبحان تاييد مى كند (دقتفرمائيد). و اين خود از لطائف ايجاز قرآن كريم است كه با بكار بردن كلمه : (عصيت) بجاى (اشركت ) معنائى چنين وسيع را افاده مى نمايد.