معنی کلمه زندگانی حضرت عبدالعظیم در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] زندگانی حضرت عبدالعظیم (کتاب). عطاردی، عزیز الله مؤلف کتاب زندگانی حضرت عبد العظیم (علیه السلام) می باشد. این کتاب، مشتمل بر مطالب زیر است:مقدمه مؤلف در بیان چگونگی انتقال احادیث پیامبر (صلی الله علیه وآله) و امامام معصوم (علیهم السّلام) از زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله) تا زمان مشایخ و مؤلفان کتب اربعه حدیثی است. سپس به بررسی اهمیت علم رجال و فواید آن و کتاب هایی که در این زمینه تالیف شده، پرداخته شده است. محتوای کتاب متن کتاب، در بردارنده شرح حال حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السّلام) است و در شش بخش، جمع آوری شده است که عبارت اند از:بخش اول، شرح زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام)؛بخش دوم، آبا و اجداد آن حضرت؛بخش سوم، اخبار و روایات ایشان؛بخش چهارم، مشایخ و اساتید ایشان؛بخش پنجم، راویان و شاگردان ایشان؛بخش ششم، مقبره حضرت عبد العظیم حسنی (علیه السلام)، و مؤسسات وابسته به آن.
جملاتی از کاربرد کلمه زندگانی حضرت عبدالعظیم
کمیساریای شمارهٔ ۶ محمدیه در ۱۷ فوریه ۱۹۱۷ مطابق ۲۸ دلو ۱۳۳۵ قمری به پلیس تأمینات چنین گزارش داد: «ساعت چهار و چهل و پنج دقیقه بعدازظهر، میرزا اسماعیل خان مدیر انبار غله هنگام مراجعت از انبار در نزدیکی ایستگاه راهآهن حضرت عبدالعظیم در درشکهٔ خود مورد سوء قصد قرار گرفت و کشته شد ….
در روز پنج شنبه همان هفته عده ای را بعنوان مقصر گرفتند و چوب زدند و نایب السلطنه و امین السلطان و امین الدوله برای عذرخواهی از کمپانی به حضرت عبدالعظیم رفتند. ولی رئیس راهآهن عذر آنان را نپذیرفته وچهل هزارتومان خسارت مطالبه کرد. مذاکرات دولتیان بجائی نرسید و بالاخره شاه، امام جمعه را مأمور حل اختلافات کرد و او رئیس راهآهن را تهدید نمود که ما چهل هزار تومان را میپردازیم ولی در مقابل فتوی میدهیم که بر این راهآهن سوار شدن و استفاده از آن حرام است. رئیس راهآهن از ترس زیانهای آینده تسلیم شد و چهل هزار تومان را به پنجهزار تومان مصالحه نمود و این مبلغ بوسیله امین السلطان پرداخته شد.
علامه خاتمی در دوران تحصیل در نجف اشرف علاوه بر تحصیل علوم متداول حوزوی به تحصیل فلسفه نیز پرداخت و بخصوص از محضر محمد حسین غروی معروف به کمپانی که فیلسوفی صدرایی مشرب بود استفاده کرد اما در واقع خود به فلسفه ابن سینا راغب و فیلسوفی سینوی بود و در آثار فلسفی و طبی او استادی کمنظیر بود و مدتی نیز برای خواص شفا و اشارات و قانون ابن سینا را تدریس کرد و بر آنها تعلیقه داشت؛ و برای نخستین بار کتاب اشارات و تنبیهات شیخ را به همراه شرح خواجه نصیر طوسی از روی کهنترین نسخهها ویرایش و منتشر کرد و مقدمهای مفصل بر فلسفه ابن سینا نوشت. علامه بروجردی همچنین متکلم و اصولی متبحری بود و مناظرات متعدد در زمینههای مختلف با اخباریون و اهل حدیث داشت. از جمله مناظرات معروف او در تابستان ۱۳۵۲ بود که ضمن چندین جلسه طولانی در تهران با سرکردگان مشهور این جریان در حوزهها انجام گرفت و در همه مناظرات با حجت و برهان قاطع بطلان مواضع آنان را نشان داد و صحت رهیافت اصولی و عقلی را اثبات کرد. سرانجام در خردادماه ۱۳۵۷ به دلیل ابتلاء به سرطان مغز به سن ۵۵ سالگی در شهرری دار فانی را وداع گفت و روح او به دیار حق شتافت. سید احمد خوانساری فقیه نامدار که از دوستان او بود بر او نماز خواند و جسم او در جوار حضرت عبدالعظیم و امامزاده حمزه، در مقبره مفسر بزرگ شیعه ابوالفتوح رازی- که اکنون به رواق ابوالفتوح معروفست- به خاک سپرده شد.
... شنیدم راهآهن جدید طهران که به حضرت عبدالعظیم میرود از عدم انضباط جمعی را مقتول و مجروح ساخته…
از میان طرحها و نقشهها و امتیازات راهآهن در ایران، نخست راهآهن حضرت عبدالعظیم جامه عمل پوشاند. چه بر طبق احصائیههای آن دوران تخمین زده شده بود که سالیانه قریب سیصد هزار نفر به زیارت رم حضرت عبدالعظیم میروند و این خود منبع درآمد ثابت معینی بود. از طرف دیگر امتداد راهآهن از تهران بجنوب خواه و ناخواه بایست از این قسمت آغاز شود.