زنان و دختران در قران

معنی کلمه زنان و دختران در قران در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] زنان و دختران در قرآن. در قرآن نام برخی از زنان و دختران یا صریح آمده و یا با اشاره بیاناتی دارد.
از بین زنان فقط حضرت مریم اسم او در قرآن آمده است اسم حضرت مریم (علیه السّلام) ۳۴ بار در قرآن آمده است.
مادر مریم
مادر مریم (همسر حضرت عمران): «اذ قالت امرات عمران رب انی نذرت لک ما فی بطنی محررا فتقبل منی؛ یاد کن آن گاه که زن عمران گفت پروردگارا من عهد کردم فرزندی که در رحم دارم، از فرزندی او را در راه خدمت تو آزاد گردانم این عهد من را بپذیر.»
صفو
صفو دختر حضرت شعیب (زن موسی): «فجاءته احداهما تمشی علی استحیاء؛ موسی دید که یکی از آن دو دختر با کمی حیا باز آمده.»«قال انی ارید ان انکحک احدی ابنتی هاتین؛ شعیب گفت: من اراده آن دارم که یکی از این دو دخترم را به نکاح تو درآورم.»
مادر موسی
...

جملاتی از کاربرد کلمه زنان و دختران در قران

ژانری که هم‌اکنون عشق پسرانه، BL، یا یائویی خوانده می‌شود از دو منبع سرچشمه می‌گیرد. نویسندگان زنی که برای مجله‌های شوجو مانگا (دخترانه) می‌نوشتند، در آغاز دهه ۱۹۷۰ داستان‌هایی چاپ کردند که رابطه افلاطونی بین پسران جوان را به نگارش می‌کشیدند و به عنوان تَنبی (زیبایی‌شناسی) یا شونن آی (عشق پسرانه) نامیده می‌شدند. در پایان این دهه و در ورود به دهه ۱۹۸۰، زنان و دخترانی که در بازار مکاره‌های دوجینشیِ (فن فیکشن) ژاپن کار می‌کردند آغاز به آفرینش نقیضه‌هایی سکسی از پسران دوست داشتنیِ داستان‌های انیمه و مانگا کردند که در آنها شخصیت‌های مرد [از سطح عاشقان افلاطونی که صرفاً جنبهٔ زیبایی‌شناسی شان مورد توجه بود] به سطح گی‌های عاشق رانده شدند. در پایان دهه ۱۹۷۰ مجلاتْ خود را به این ژانر نوپا اختصاص دادند و در دهه ۱۹۹۰ واژهٔ «عشق پسران» یا BL ساخته شده و به واژه مسلطی برای این ژانر تبدیل شد. [بنابراین] یائویی از مانگای زنانه و دخترانه سرچشمه می‌گیرد و هنوز هم مورد توجه هواداران شوجو مانگا و جوسی مانگا (دخترانه) هستند، با این حال امروز دیگر به عنوان یک ردهٔ جدا از آنان در نظر گرفته می‌شود.
امروزه در آمریکا یک سازمان حقوق بشری با عنوان طاهره به فعالیت‌های حقوق بشری زنان و دختران می‌پردازد.
البسه زنان و دختران کرمانج خراسان غالباً شامل ۵ قسمت «یاشار» یا چارقد، «کراس» (بلوز)، «شیلوار» (دامن)، «جلیقه» و «شلیته» است.
(اشتر) جنگ نمايانى نمود و در آنروز كه روز جمعه بود، نزديك شد كه لشكر(اميرالمؤ منين )(ع ) فتح كنند كه مشايخ اهل شام فرياد كشيدند شما را بخدا قسمملاحظه زنان و دختران نمائيد كه تمام بيوه و يتيم ميشوند.
در فوریه ۱۹۳۷، او به نمایندگی از هند شرقی هلند، در جلسات جامعه ملل در باندونگ، جاوه غربی شرکت کرد. او در سخنرانی خود از آموزش برای زنان و دختران جوان فقیر برای کمک به آنها برای دستیابی به استقلال شخصی و حرفه ای به عنوان محافظی در برابر قاچاق انسان حمایت کرد. او همچنین بازپروری «زنان درمانده» را تشویق کرد.
وی می‌گوید نقش خانواده در حمایت و تشویق زنان و دختران برای ادامه تحصیلات دختران بسیار مهم است. او به عنوان یک مجری زن همواره زنان را تشویق به مشارکت می‌کند و سوالاتی در این‌خصوص در برنامه ساجا ساوال می‌پرسید.
برخی از مسلمین، در فتوحات و پس از آن، در مناطق فتح شده ساکن می‌شدند و از سویی چون برخی از این نبردها، ماه‌ها و سال‌ها به درازا می‌کشید، برخی با خانواده عازم نبرد می‌شدند. به هر روی، دلیل حضور زنان و کودکان در این نبرد، هر چه بوده باشد، اصل این است که طبق اسناد تاریخی، این جنایت توسط زرتشتیان علیه زنان و دختران مسلمان انجام شده است.
زنان و دختران و خدمتگزاران و حواشى هر خانه را نيز از آن بى بهره نگذاشتند و همانهارا به ايشان هم تعليم دادند و دير زمانى نيز بر اينمنوال بگذشت .
در حالیکه این چهار دوست آماده بیرون رفتن می‌شوند، بنویت، برای دریافت اجاره ماهیانه سر می‌رسد. آن‌ها از وی می‌خواهند که قدری بنشیند و کمی شراب بنوشد؛ اما تا هنگامی که کاملاً مست شود به او شراب می‌دهند. او نیز شروع به تعریف از روابط عاشقانه اش با زنان و دختران متعدد می‌کند و به محض اینکه آن‌ها را با همسر خود مقایسه می‌کند، هر چهار نفرشان از اینکه بنویت اخلاقیات را زیر پا گذاشته، تظاهر به خشم می‌کنند و او را از خانه بیرون می‌اندازند؛ در حالیکه تنها هدفشان، سرباز زدن از پرداخت اجاره بها بوده‌است. آن‌ها با خوشحالی تصمیم می‌گیرند که پول اجاره را همان شب، صرف خوشی در محله لاتن کنند.

آنچه در آيه مورد بحث آمده از سنخ عذاب است ، خواه بيان وتفصيل سوء العذاب و سوم عذاب سوء باشد و خواهمستقل بوده ، در قبال سوم العذاب قرار گرفته باشد. بنابراين ، عنوان استحياى نساءبايد از مصاديق تعذيب باشد وگرنه صرف زنده نگهداشتن زنان و دختران تعذيبنخواهد بود. آنان كه استحيا را به معناى ازاله حيا و شرم گرفته و آن را بعيد ندانستهاند، زيرا در جاهليت اقدم و قديم ، اكراه جوارى بر بغى رايج بود و آيه كريمه ولاتكرهوا فتياتكم على البغاء ان اردن تحصّنا براى ردع آن عادت جاهلىنازل شد، به طور وضوح استحيا را مصداق تعذيب مى دانند و كسانى كه آن را به معناىزنده نگه داشتن تفسير كرده اند، توجيهى براى تعذيب بودن آن ارائه كرده اند