زرق پوش

معنی کلمه زرق پوش در لغت نامه دهخدا

زرق پوش. [ زَ ] ( نف مرکب ) کسی که لباس کبود می پوشد مانند صوفیان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به زرق شود.

معنی کلمه زرق پوش در فرهنگ فارسی

کسیکه لباس کبود می پوشد مانند صوفیان

جملاتی از کاربرد کلمه زرق پوش

این سریال بر اساس کمیک‌های جاگهد ساخته شده و دارای تمی راز آلود و تیره است. داستان در مورد ماجراهای یک پسر جوان به نام آرچی و دوستانش است که در شهر کوچکی به اسم «ریوردیل» زندگی می‌کنند. این شهر دارای ظاهری فانتزی و پر زرق و برق است، اما اسرار تاریکی در زیر این شهر نهفته‌است که عده ای به دنبال کشف. آنها هستند. فصل اول ان درباره مرگ یکی از دوقلو های بلاسم و معروف شهر است. فصل دوم درباره ی قاتلی زنجیره ای در شهر به نام کلاه پوش است و در حال حاضر فصل هفتم از این سریال تمام شده است.
چنان کز غرور ابله زرق کوش زند طعنه بر صوفی پوست پوش
دل ازرق پوش و ترکان زرق پاشند دلت را خرقه ز ایشان تازه گردان

امام (ع ) با آن كرم و بزرگوارى و بخشندگى خود لباس خشن بر تن مى كرد، چنان كه نقل كرده اند: (امام بسيار خشن پوش و روستايى لباس بود) (85) و اين خود نشان ديگرى است از بلندى روح و صفاى باطن و بى اعتنايى آن امام به زرق و برقه اى گول زننده دنيا.