زر بیاو
معنی کلمه زر بیاو در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه زر بیاو
به جای تهمتن توئی یادگار چه شیران بیاو بیارای گار
بیاو بخواه از بدان خون من ایا نامور رستم پیل تن
بیاو جان ز تن من ببر که جانت فدا بیا و خون دل من بخور که خونت حلال
ای بخت جوان بیاو در ساغر پیچ دست خرد پیر بساغر بر پیچ
بیاو از رقیب خود میندیش فلک را نیست بیم از عقرب خویش
پنبه کار، بیاو، بهشت کوه، دادا کش، آو چول، تختصاد، داروو، آسیاب باد