زحمت کم کردن

معنی کلمه زحمت کم کردن در لغت نامه دهخدا

زحمت کم کردن. [ زَ م َ ک َ ک َ دَ ] ( مص مرکب )( در تداول عامه امروز پارسی زبانان ) رفع تصدیع کردن و زحمت بر گرفتن. این ترکیب بیشتر بعنوان تعارف و گاه نیز برای طنز و سخریه بکار میرود و در مورد اخیرگویند مخاطب خود را که احیاناً صاحب خانه و میزبانست در حقیقت متهم میکند به این که بر خلاف تظاهری که دارد ملاقات با این میهمان را زحمت و تصدیع میشمارد.

معنی کلمه زحمت کم کردن در فرهنگ فارسی

رفع تصدیع کردن و زحمت بر گرفتن

جملاتی از کاربرد کلمه زحمت کم کردن

چون نپاشی آب رحمت نار زحمت کم فروز ور نباشی خاک معنی آب بی حاصل مباش
به که از من باز بستانند و زحمت کم کنند غیر ازین زنجیر، گر چیزی بمن بخشیده‌اند