زحمت داشتن

معنی کلمه زحمت داشتن در لغت نامه دهخدا

زحمت داشتن. [ زَ م َ ت َ ] ( مص مرکب ) بیماری داشتن. رنجور بودن. دچار درد و بیماری بودن. بیماری. کسالت. مرض : مولانا قطب الدین بعیادت بزرگی رفت پرسید چه زحمت داری. گفت تبم میگیرد و گردنم درد میکند. ( منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلن ص 150 ).

معنی کلمه زحمت داشتن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) زحمت دادن : [[ ای مگس . عرصه سیمرغ نه جولانگاه توست عرض خود میبری و زحمت ما میداری ]] . ( حافظ )
بیماری داشتن رنجور بودن

جملاتی از کاربرد کلمه زحمت داشتن

به سبب قیمت گزاف و جنبه تجمّلی داشتن برده، وظایف کم زحمت خانگی به آنها واگذار می‌شد.
ملکی و یارانش، در جریان ملی کردن صنعت نفت، به جبهه ملی پیوستند و به دلیل سابقه فعالیت‌های حزبی و داشتن اطلاعات سیاسی و اجتماعی و سازمان دهی، موجب گسترش «سازمان نگهبان آزادی» در میان قشرها دیگری از روشنفکران، دانشجویان و کارگران شدند. ملکی در سال ۱۳۳۰ در دوران نخست‌وزیری محمد مصدق همراه با مظفر بقائی حزب زحمت‌کشان ملت ایران را تأسیس کرد. حزب زحمتکشان با گرایش سوسیالیستی، از دولت مصدق جانبداری می‌کرد. بعداً در این حزب نیز انشعاب صورت گرفت و خلیل ملکی به همراه دکتر محمدعلی خنجی، مسعود حجازی حزب نیروی سوم را ایجاد کرد.
اى ابو محمّد! خود را بسيار در زحمت عبادت انداخته اى ، با اين كه خداوندمتعال تمام خوبى ها را به تو داده است و تو نزديك ترين فرد بهرسول اللّه مى باشى ، تو داراى علم و كمالى هستى كه ديگران از داشتن آن محروم مىباشند!
او با تکیه بر سنت رواقیون و همچنین دکارت دو اصل را یافته بود: (۱) موجبیت مطلق بدین معنی که اعمال لحظهٔ حال ما حاصل قوانین طبیعت و تجربه گذشته است (۲) امور اعتباری و نسبی هستند و هیچ چیز فی نفسه خوب یا بد نیست. او زندگی خوب را داشتن طرز تلقی و حالتی خاص نسبت به جهان که دو بخش انفعالی-احساسی و عقلانی دارد می‌دانست. قسمت عقلانی این حقیقت که موجبیت مطلق بر عالم حکم فرماست و بخش احساسی پذیرفتن این امر در درون خود. به این شکل اولاً انسان نسبت به دیگران همدلی پیدا می‌کند و از آن‌ها رنج نمی‌بیند چرا که آن‌ها را مقصر نمی‌داند ثانیاً خود را مقصر نمی‌داند و درد پشیمانی که بزرگ‌ترین رنج است را نیز متحمل نمی‌شود و در نهایت اینکه برای امور اعتباری نظیر ثروت و مقام و شان اجتماعی خود را به زحمت نمی‌اندازد. شاید بتوان فلسفهٔ اخلاقی اسپینوزا را یکی از فلسفه‌های انسان انگارانه دانست که تا به امروز نیز در بین عالمان و فضلای غرب حتی معتقدان به نحلهٔ نیهیلیسم مورد قبول بوده است.
ناگفته نماند كه يك عامل بسيار مهم ، در رابطه با وارونه جلوه دادن حقيقت تشيّع ،تبليغات سوء و نوشته هاى نا درست مستشرقين غربى بوده است ؛ به اين معنا كه وقتىاروپايى ها سرزمينهاى مشرق را مورد مطالعه قرار داده و متوجه شدند كه اين سرزمينها،پر از منابع سرشار طبيعى و خدادادى است ، و آب و هواىمعتدل و مفيد و خاك حاصلخيز و مردان پُر كار و زحمت كش دارد، به فكر ((استعمار)) اينسرزمينها و سيطره داشتن بر آن افتادند.
و در كتاب شريف كافى جلد 6 - باب خاصى در مورد اهميت زيبائى وجمال انسانى آمده است و در باره لذت ، كه يكى از عمده ترين خواسته و علائق بشربشمار مى رود آيات و احاديث زيادى آمده است خدائى كه در وجود انسان چنينميل و علاقه اى را آفريده هدف و غرض خاصى را در نظر گرفته است چون تمامى حركتو فعاليت هاى انسان هنگامى شروع مى شود كه در آن لذتى براى او مطرح باشد.كسىاز درس خواندن ، كار كردن ، زحمت كشيدن - ازدواج - فرزند داشتن و..... لذت مى برد واين لذت است كه او را در برابر سختيها و مشكلات ، مقاوم و قوى نگه مى دارد حتى در جانبعبادت و مقام بندگى خداى متعال ، مسئله لذت بطوركامل مطرح است .
پرسیدند از عزلت گفت: بیرون شدن است از میان زحمت‌ها و سر نگاه داشتن اگر برتو رحمت نکند.