( زبرآب ) زبرآب.[ زَ ب َ ] ( اِ مرکب ) پرده ای است که بر روی آب راکد می بندد. ( ناظم الاطباء ). سبزیی باشد که بر روی آب ایستاده پیدا آید. ( آنندراج ). رجوع بفرهنگ شعوری شود.
معنی کلمه زبر اب در فرهنگ فارسی
( زبر آب ) پرده ایست که بر روی آب راکد می بندند سبزی باشد که بر روی آب ایستاده پیدا آید
جملاتی از کاربرد کلمه زبر اب
جهدی برای والی این عهد می نمود آنکس که داشت بر زبر آب و باد تخت
چوسایه بر زبر آب بگذرد چابک چوآفتاب بدیوار بر شود آسان