زبانی یزدی

معنی کلمه زبانی یزدی در لغت نامه دهخدا

زبانی یزدی. [ زَ ی ِ ی َ ] ( اِخ ) او را زبانی گویا بوده و اشعاری شیوا. ولی چندان مایل شهرت نبوده ، ازین رو گمنام مانده ، اینقدر معلوم است که از سادات بوده و معاصر با سلاطین صفویه. او راست :
دو ابروی تو که پیوسته سربسردارند
دو ماه پاره سر وصل یکدگر دارند.
و هم او راست :
بتقریب سخن نزدیک آن شیرین دهن رفتم
شنیدم مژده قتل خود و از خویشتن رفتم.( تاریخ یزد آیتی ص 3 و29 ).

جملاتی از کاربرد کلمه زبانی یزدی

جوامع زرتشتی در تهران، یزد، کرمان و کرمانشاه وجود دارند. هنوز تعدادی از آن‌ها به زبانی ایرانی صحبت می‌کنند که با فارسی معمول متفاوت است. آن‌ها زبانشان را دری (با دری، نامی که در افغانستان به زبان فارسی می‌گویند، اشتباه نشود) می‌نامند. به زبان آن‌ها همچنین گَوری یا بهدینی هم می‌گویند. برخی مواقع این زبان را بر اساس شهری که در آن تکلم می‌شود می‌نامند، مانند یزدی یا کرمانی. زرتشتیان ایران را به صورت تاریخی گبر هم می‌نامند که البته در ابتدا بار تحقیرآمیز نداشت اما امروز به صورت توهین آمیز به همه غیر مسلمانان گفته می‌شود. در ایران مدارس و نشریاتی ویژه زرتشتیان وجود دارد و تحصیلات آن‌ها در برخی دبیرستان‌ها مانند مارکار تهران‌پارس یا دبیرستان فیروزبهرام انجام می‌شود. نشریه‌ای به نام هفته‌نامه امرداد متعلق به سازمان‌های زرتشتی در ایران به صورت هفتگی چاپ می‌شود.