زبان پر بودن

معنی کلمه زبان پر بودن در لغت نامه دهخدا

زبان پر بودن. [ زَ پ ُ دَ ] ( مص مرکب )... از سخنی ؛ آن سخن را فراوان گفتن. || زبان پر ازگفتار تلخ بودن ؛ کنایه از خشمناک بودن :
چنین گفت چون او بیامد ببلخ
زبان و روان پر ز گفتار تلخ.فردوسی. || زبان پر از نفرین بودن ؛ کنایه از بیزار بودن از کسی :
همه دل پر از درد و دیده پرآب
زبان پر ز نفرین افراسیاب.فردوسی.

معنی کلمه زبان پر بودن در فرهنگ فارسی

کنایه از خشمناک بودن سخنی را فراوان گفتن

جملاتی از کاربرد کلمه زبان پر بودن

فرنگیس را دید دیده پرآب زبان پر ز نفرین افراسیاب
همان نیز جانم پر از شرم شاه زبان پر ز پوزش روان پر گناه
مردم این روستا همه از ایل بزرگ قشقایی هستند که هر قوم از مردم قشقایی پس از تبعید از شیراز به مکانی‌های مختلفی کوچ کردند و در آخر تعدادی از مردم تبعید شده در این روستا گرد هم آمده‌اند. زبان مردم این روستا ترکی قشقایی است که متأسفانه در جامعه امروزی رو به نابودی است و جوانان این روستا بیشتر فارسی صحبت می‌کنند و نوجوان‌ها سخن گفتن به زبان ترکی را نمیدانند! اما بیشتر جوانان و بزرگسالان و کهن سالان این روستا به زبان مادری خود (ترکی قشقایی) وفادر بوده و همچنان از این زبان پر غرور استفاده می‌کنند. مردم این روستا از قوم‌های یاری، گنجعلی، موسوی، عرب، مردانی، علیمردانی و... تشکیل شده‌اند.
چو دیدند آن مهتران را زدور زبان پر ز تسبیح و سر پر زشور
معمولاً ابتدای این جدول با اطلاعاتی مثل کلمات کلیدی و رزرو شده زبان پر می‌شود. مابقی جدول نیز با اسم متغیرها، اسم توابع و ... پر می‌شود.
همه برکشیدند گردان سلیح بدل خشمناک و زبان پر مزیح
به ظاره‌اش ز شهر دوان خلق خیل خیل زبان پر ز های و هوی روان پر ز وای و ویل
علماى اخلاق گفته اند: زبان پر بركتترين عضو بدن ، و مؤ ثرترين وسيله طاعت و هدايتو اصلاح است ، و در عين حال خطرناكترين و پر گناهترين عضو بدن محسوب مى شود، تاآنجا كه حدود سى گناه كبيره از همين عضو كوچك صادر مى گردد.
زبان پر ز یافه روان پر گناه رخان زرد و لرزان تن از بیم شاه
میلر معتقد است که با دلایل روشن می‌توان گفت که تاتی و تالشی ادامه زبانی است که دست کم در آغاز دوره فارسی میانه بدان سخن می‌گفته‌اند، این شواهد و نشانه‌ها همان اندازه که وجه اشتراک این گویش‌ها را با زبان پهلوی پارتی نشان می‌دهد گویای پیوندهای خیلی نزدیک آن‌ها با مادی و اوستایی نیز هست؛ زیرا که تفاوت زبان پهلوی با زبان‌های دیرین مانند مادی و اوستایی به همانگونه است که تشابه و تفاوت تاتی و تالشی با آن زبان‌ها. به عقیده خوچکو این زبان پر از حروف با صدا و آوائی است و به سبب آهنگی که در آن دیده می‌شود می‌توان آن را شبیه لهجه ایتالیایی دانست.
سپهدار در پیش لهراسپ بود زبان پر ز دشنام ارجاسپ بود
جهانی نهاده به کاووس چشم زبان پر ز دشنام و دل پر ز خشم
رفت که دل بود و زبانم نبود هر سر مویم ز زبان پر شدست
سوار من که ره در سینه دارد زبان پر مهر و دل پر کینه دارد
معاويه با شنيدن اين قصه آن هم از زبان پر شور و گرم و خالص سوده آنچنان تحتتاءثير قرار گرفت كه به ناچار دستور داد در مورد سوده خوش رفتارى شود.