زبان پارسی باس

معنی کلمه زبان پارسی باس در لغت نامه دهخدا

زبان پارسی باستان. [ زَ ن ِ ی ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از زبانهای ایرانی است که در عهد هخامنشیان ، زبان رسمی ایران بوده و با اوستا و سانسکریت شباهت تام دارد و کتیبه های هخامنشیان و برخی ظروف و مهرها بدین زبان و بخط میخی هخامنشی نوشته شده است. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ج 1 ص 351 ). رجوع به مقدمه برهان قاطع چ معین و ایران باستان ج 2 ص 1603، 1616، 1613، 2191، 2671، 2696 و «ایران »، «پارسی »، «پارس قدیم »، «فارس »، «فرس هخامنشی » و «فرس قدیم » شود.

جملاتی از کاربرد کلمه زبان پارسی باس

وی نویسنده کتابی به زبان پارسی دربارهٔ تاریخ کشمیر به نام «واقعات کشمیر» است. کتاب وی به زبان اردو هم ترجمه شده‌است. ددمری در شعر، «اعظم» تخلص می‌کرد هرچند هیچ‌یک از سروده‌های او به‌جا نمانده‌اند.
سبو در زبان پارسی به معنای کوزه یا قدح آب می‌باشد.
حسن پیرنیا، در کتاب تاریخ ایران باستان، به اولین اشاره‌های تاریخی به منطقه‌ای که تون در آن واقع است می‌پردازد و می‌گوید: «از منطقه‌ای که تون در آن واقع شده‌است، در کتیبه داریوش با عنوان استاگارتیه یاد شده که نویسندگان قدیم ساکارتیا ضبط کرده‌اند.» این منطقه ابتدا زیر نفوذ مادها بوده و پس از عصر سلوکیان هم از طرف جنوب سرزمین پارت را محدود می‌کرده و جز قسمت تون و طبس، بقیه نواحی آن کویر خشک و بی‌آب و علف بوده‌است. هردوت، مردمان این ناحیه را طایفه‌ای از پارسی‌ها می‌داند و می‌گوید که به زبان پارسی سخن می‌گفتند و از راه شکار گورخر و غزال روزگار می‌گذراندند.
سعدی، شاعر و نویسنده زبان پارسی در وصف عمر می‌سراید:
به دنبال تسخیر ایران به‌دست عرب‌های مسلمان که حدود دو قرن به طول انجامید به تدریج، زبان عربی جای زبان پهلوی(پارسی میانه) را گرفت. پس از آن‌که کتاب‌های پهلوی را ایرانیان مسلمان‌شده به عربی ترجمه کردند، کم‌کم، زبان عربی به زبان اهل قلم، نویسندگان، شاعران و فیلسوفان تبدیل شد و کاتبان و میرزاها نیز زبان عربی را برای انجام کارهای خود برگزیدند. در این دوره به تدریج، وام واژه‌های عربی زیادی وارد زبان فارسی شد و برخی واژه‌های پارسی نیز به زبان عربی راه یافت. با وجود این، ورود واژه‌های عربی به فارسی سبب دگرگونی کامل ساختار دستوری زبان پارسی نشد. در سده‌های اخیر کوشش‌های مقطعی برای پالودن زبان فارسی از واژه‌های عربی انجام شد؛ به‌ویژه در دوران پهلوی تلاش‌های سازمان‌یافته‌ای در این زمینه صورت گرفت.
مردم این منطقه به زبان پارسی با لهجه کازرونی سخن می‌گویند. ریشه این لهجه از زبان پهلوی است که در ایران باستان رواج داشته‌است.
در پارسی امروزی نام دیگر این رنگ، «قرمز» است. واژه قرمز خود معرب‌شده واژه‌های «کرمست» و «کرمیر» (سرخ، زرشکی) است که در زبان پارسی میانه (ساسانی) و دیگر زبان‌های ایرانی مانند سغدی رایج بوده‌اند، زیرا ایرانیان باستان این رنگ را از بدن کرم خاکی که سرخ رنگ هست شناختند و کرمست به معنی (کرم مانند یا رنگ کرم) است.
کهن‌ترین منبعی که نام اسفندیار در آن یاد شده اوستا است که در آن اسفندیار را taxma- گفته‌اند که به معنی «نیرومند، دلیر» است. کتاب ایادگار زریران که گویا یک نوشته پارتی بوده که گونهٔ اصلاح‌شدهٔ آن به زبان پارسی میانه امروزه در دست است، دربارهٔ نخستین تاختن ارجاسپ به ایران، پادشاه خیون‌ها (قبیله‌ای دشمن که آیین پیشازرتشتی را پرستش می‌کردند)، دربارهٔ دلیری‌ها و شهیدشدن زریر، عموی اسفندیار، دربارهٔ دلاوری‌های پسر زریر که بستور نام دارد و بیدرفش فرومایه را می‌کشد، و در نهایت دربارهٔ اسفندیار که پس از مرگ زریر، لشکر ایران را رهبری کرده و خیون‌ها را شکست می‌دهد، می‌پردازد. هرچند که این جنگ، جنگی دینی و مذهبی است، نوشتهٔ یادگار زریران لحن و آهنگی حماسی دارد، نه دینی.
در زبان عربی واژگان بسیار زیادی وجود دارد که به آن‌ها «معرّبات» یعنی «عربی‌شده» می‌گویند. ریشهٔ بسیاری از معرّبات هنوز ناشناخته است. سازمان استانداردسازی عربی کوشش فراوانی کرده تا ریشهٔ این‌گونه واژگان شناسائی شود، اما برای اینکه در عربی‌سازی معمولاً واژگان بیگانه به‌طور کامل برهم ریخته می‌شود، نمی‌توان به سادگی این‌گونه معرّبات را ریشه‌یابی نمود. گفته می‌شود حدود ۵ هزار واژه معرّب از واژگان رایج در زبان پارسی به زبان عربی راه یافته‌است. واژگانی مانند «جَص»، «مُجَصِص» و مشتقات آن از «گچ» و «اساطیر» و «اسطوره» از «Stori» لاتین و «خارطة» و «خوارط» از «Carta» و «منهی عنه» و «نهی» از «نه» و «No» فارسی و سانسکریت است.
گویش همدانی (هِمِدانی) یکی از گویش‌های فارسی است که در شهر همدان واقع در منطقه غرب ایران صحبت می‌شود. این گویش پیوند نزدیکی با گویش‌های دیگر استان همدان چون مرگانه ای، ملایری، تویسرکانی، اسدآبادی و نهاوندی دارد. اکثر کارشناسان معتقدند که گویش همدانی بازمانده زبان پارسی میانه (پهلوی) است که در زبان مردم این شهر جاریست.که در زبان مردم این شهر جاریست.بر پایه یک پژوهش گویش کنونی همدان ربطی به زبان قدیمی شهر همدان ندارد از آن رو که گویش کنونی گویشی از فارسی است و زبان قدیمی همدان زبانی مستقل از فارسی و از شاخه شمال‌غربی زبانهای ایرانی بوده و احتمالا زبان کلیمیان همدان بوده است.