زبان را درکشیدن

معنی کلمه زبان را درکشیدن در لغت نامه دهخدا

زبان را درکشیدن. [ زَ دَ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) ساکت شدن. سکوت کردن زبان در کشیدن :
زبان را درکش ای سعدی ز شرح علم او گفتن
تو در علمش چه دانی باش تا فردا علم گردد.سعدی.

معنی کلمه زبان را درکشیدن در فرهنگ فارسی

ساکت شدن سکوت کردن

جملاتی از کاربرد کلمه زبان را درکشیدن

زبان را دل بود بی شک نگهبان سخن بی دل به دانش گفت نتوان
زبان را به لابه برآراستی وزو دم به دم کام دل خواستی
عقلاي مجانين نيز همچون دلقک در اروپای قرون وسطی، با خارج كردن زبان از حال تعادل و استفاده از رمز، طنز و پارادوكس، مبارزه‌اي در ساحتِ زبان با طبقۀ حاكم ترتيب دادند و زبان را از حلقۀ علما و تحصيل‌كردگان آن دوران به ميان مردم كشاندند. به­ويژه در انتقادهاي سياسي - اجتماعي مجانين، طنز و گاه هجو بسيار ديده مي‌شود، زيرا «هجو و طنز به اين اعتبار مبشر آزادسازي ضمير انسان‌ از صورت‌هاي و قالبي كليشه‌اي زبان و تفكر است و آدمي را از اجبارهاي خلاف فطرتش آزاد مي‌كند. اجبارهايي كه در اصل براي جهت بخشيدن به «مفهوم غالب جهان» به وجود آمده‌است»
در زبان‌های برنامه‌نویسی با قواعد دامنه‌ای واژگانی که عمل بازتاب روی نام متغیرها را انجام نمی‌دهند، می‌توان برای آسان کردن تطبیق نام از تبدیل ⍺ (یا تغییر نام ⍺) استفاده کرد. به وسیلهٔ این فرایند می‌توان جایگزینی‌هایی را یافت که به ما کمک می‌کند از این که هیچ نام متغیری در دامنه‌اش نام دیگری را پنهان نمی‌کند اطمینان حاصل کنیم. اگر تغییر نام دهندهٔ ⍺ قوانین دامنه‌ای زبان را بفهمد، آن‌گاه می‌توان با تغییر نام ⍺ آنالیز ایستای برنامه را آسان کرد.
زبان را برکشیدی از ارادت چو انگشت از پی شهد شهادت
خود به چنین جا که خرد مانده لال هست زبان را چه مجال مقال
اگر تاتی‌زبانان ارمنی از پارسیان ریشه گرفته بودند، دست‌کم باید واژه‌هایی ایرانی مرتبط با آیین‌ها و شیوهٔ زندگی مسیحی برای خود می‌داشتند؛ ولی با اینکه آن‌ها خود، این زبان را "Parseren" (پارسی) می‌نامند، چنین واژگانی در زبان آن‌ها وجود ندارد.
در رویکردهای دیگر، معمولاً مطالعه زبان را به چند بخش «واج‌شناسی»، «صرف»، «معنی‌شناسی»، «نحو» و «کاربردشناسی» تقسیم می‌کنند. زبان‌شناسان شناختی با تکیه بر اصل تعمیم، معتقدند که جنبه‌های مختلف دانش زبانی بر اساس برخی توانایی‌های شناختی ساخته می‌شوند. این توانایی‌ها عام هستند و از حوزه‌ای به حوزه دیگر متفاوت نیستند. به عبارت دیگر، اگر قاعده‌ای شناختی وجود دارد، در همه بخش‌های زبان به کار می‌روند و تنها در یک بخش کاربرد ندارد. نمونه‌هایی از تعمیم‌پذیری قواعد شناختی را می‌توان در بحث «مقوله‌ها» و «چندمعنایی» مشاهده کرد.
او در مدرسهٔ آلیانس سنندج که فرانسوی‌ها آن را اداره می‌کردند شروع به درس خواندن کرد؛ پس از چندی با مأموریت پدر در کرمانشاه به آن شهر رفت و زبان فرانسه را نزد پزشکی که این زبان را به‌خوبی می‌دانست فراگرفت. او در بازگشت به تهران و درگذشت پدر، عهده‌دار مخارج خانواده شد و به ناچار از تحصیل دست کشید. در سال ۱۳۰۱ شمسی همزمان با تأسیس روزنامه کوشش با سمت مترجم داستان و مقاله و مطالب علمی در آن روزنامه شروع به کار کرد.
زبان را گوشمال خامشی ده که هست از هر چه گویی خامشی به
زبان فرانسوی به واسطهٔ حکومتِ نورمن‌ها زبانِ بزرگان و بلندپایگانِ جامعه، و انگلیسیِ کهن، زبانِ عوام و دونپایگان به‌شمار می‌رفت، زبان فرانسوی اثر چشمگیری بر انگلیسی گذاشت. تا پیش از سال ۱۲۵۰، تنها ۹۵۰ واژهٔ نو، بیشتر به دلیل ارتباط انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها، وارد زبان انگلیسی شد. اما ناگهان، چون فرانسویان شروع به یادگیری زبان انگلیسی نمودند و واژگانی از زبان خود را وارد زبان مقصد کردند، تعداد بی‌شماری واژه از زبان فرانسوی قرض گرفته شد؛ به گونه‌ای که اکنون یک سوم واژگان زبان انگلیسی، ریشهٔ فرانسوی دارند. گسترش دامنهٔ واژگان با کمک واژه‌های اسکاندیناویایی و نورمنی رویدادی بود که باعث ساده‌تر شدن دستور زبان انگلیسی شد و این زبان را به زبانی وام‌گیرنده تبدیل کرد.
تربیت مترجم در مراکز دانشگاهی و علمی برقرار است و برخلاف آموزش ترجمه در یادگیری زبان که هدف تقویت زبان را در پیش دارد، بر تربیت مترجمان حرفه‌ای برای مرتفع نمودن نیاز جوامع استوار است. در برنامه‌های تربیت مترجم موضوعاتی مانند روش تدریس، آزمون‌سازی و تدوین برنامه‌های درسی جایگاه ویژه‌ای دارند.
زبان مینوسی زبان (یا زبان‌های) مردم باستانی مینوسی در کرت است که به هیروگلیف کرتی و سپس به هجانگاری خط ا نوشته می‌شد. از آنجا که هیروگلیف‌های کریتی رمزگشایی‌نشده و خط ا نیز فقط تا حدودی رمزگشایی شده‌است، زبان می‌نوشی ناشناخته و دسته‌بندی‌نشده باقی مانده‌است. با شواهد موجود، نمی‌توان با اطمینان گفت که این دو خط یک زبان را ضبط می‌کنند، یا حتی یک زبان واحد در هر یک ثبت شده‌است.
این مزرعهٔ تخم سخا کرد زمین را وان دفتر آیات ثنا کرد زبان را
از آن نام تو بر زبان می نراندم که میسوخت نام تو کلام و زبان را
از پشت لب سبزه کند ژاله تراوش تا آب دهد سوسن آزاده زبان را
اگر محروم شد گوش از سلامت زبان را تازه می‌دارم به نامت
گو به زهر آب دهد تیغ زبان را دشمن گوش ما چاشنی تلخ شنیدن دانست
اهمیت فوق‌العادهٔ این همایش در جنبش اسپرانتو - ازجمله - این بود که آفرینندهٔ زبان فراساخته‌ی اسپرانتو، دکتر لودویک زامنهوف، ضمن شرکت در آن، نخستین کمیتهٔ زبان را بنیاد نهاد (که بعدها تبدیل به آکادمی اسپرانتو شد)؛ اعلانیهٔ اسپرانتو و بنیاد اسپرانتو مورد پذیررش و تصویب همایش قرار گرفت؛ و در مورد برگزاری همایش بعدی تصمیم‌گیری انجام شد. در مورد ایجاد نهاد یا انجمنی بین‌المللی برای اسپرانتو، توافقی حاصل نشد.
زبان اکسترمادورایی از زبانهای رایج در کشور اسپانیاست که در منطقهٔ خودمختار اکسترمادورا در نزدیکی مرز پرتغال بدان تکلم می‌شود. شمار کل گویشوران این زبان را در حدود دویست هزار نفر برآورد کرده‌اند.زبان اسپانیایی با لهجه‌ای خاص نیز در اکسترمادورا رایج است و نزدیکی این دو زبان موجب شده تا زبان اکسترمادورایی بعنوان گویشی از اسپانیایی قلمداد شود.