زاد خو

معنی کلمه زاد خو در لغت نامه دهخدا

زادخو. ( ص مرکب ) مخفف زادخوست که بمعنی پیر فرتوت باشد. ( آنندراج ). پیر سالخورده. ( شرفنامه منیری ) ( آنندراج ). و رجوع به زادخور و زادخوست شود.

معنی کلمه زاد خو در فرهنگ فارسی

مخفف زاد خوست که بمعنی پیر سالخورده است

جملاتی از کاربرد کلمه زاد خو

عقلیم و طفل مکتب نادانی خودیم گنجیم و خانه زاد پریشانی خودیم
شیندم که فرمود عباس راد به خویشان نام آور پاک زاد
قهر و لطفی جفت شد با همدگر زاد ازین هر دو جهانی خیر و شر
(... من از گل ، چيزى به شكلپرنده مى سازم ؛ سپس در آن مى دمم و به فرمان خدا، پرنده اى مى گردد و به اذن خدا،كورِ مادر زاد و مبتلايان به برص ‍ [يعنى پيسى ] را بهبودى مى بخشم ؛ و مردگان رابه اذن خدا زنده مى كنم ؛ ...).(154)
هر که او از صُلب فطرت خوب زاد آینه در پیش او باید نهاد
گر چه از موی کوه کم زاید کوه غم در دلم ز موی تو زاد
از نامهٔ تو جادوی کلکت شود پدید شب بامداد چهره کند کودکی که زاد
شبنم وداع کرد و به ما چشم تر گذاشت ما را به غیر آبله زاد سفر نداد
در اوایل دهه ۱۸۰۰، برخی از کالج‌ها و دانشگاه‌های انگلیس و ایالات متحده آمریکا زنان را پذیرفتند و تعداد زنان دانشگاهی افزایش یافت؛ با این وجود، وزارت آموزش و پرورش ایالات متحده از دهه ۱۹۹۰ گزارش داده که تعداد کمی از زنان تحصیلات خود را در فلسفه به پایان رسانده‌اند و فلسفه یکی از مؤلفه‌های متناسب با جنسیت در علوم انسانی است. در سال ۲۰۱۴؛ اینساید هایر ادیوکیشن (Inside Higher Education)، فلسفه را تاریخچه طولانی از زاد و ولد و آزار و اذیت جنسی نسبت به دانش آموزان و استادان زن فلسفه توصیف کرد. جنیفر ساول استاد فلسفه دانشگاه شفیلد هم در سال ۲۰۱۵ اظهار داشت زنان پس از آزار و اذیت، حمله یا مقابله فلسفه را ترک می‌کنند.
ز کویت رخت بربستم نگاهی زاد راهم کن به تقصیر عنایت یک تبسم عذر خواهم کن
حضرت فرمود: سفرى در پيش دارم ، كه در آن نياز مُبْرَم به زاد وتوشه خواهم داشت .
اگر چه بیشتر هندوستان زاد به سبزی می‌زند چون سرو آزاد