زاج خشک

معنی کلمه زاج خشک در لغت نامه دهخدا

زاج خشک. [ ج ِ خ ُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زاجی است که از زاج سفید پس از، ازدست دادن تبلور ( بوسیله حرارت ) بدست می آمد. ( درمان شناسی دکتر عطائی ص 454 ). و رجوع به زاج سفید شود.

معنی کلمه زاج خشک در فرهنگ فارسی

زاجی است که از زاج سفید پس از از دست دادن تبلور بدست می آید

جملاتی از کاربرد کلمه زاج خشک

رنگ‌دانهٔ اصلیِ مرکّب خوش‌نویسی دوده است و مواد دیگری مانند صمغ عربی، زاج، و مازو نیز برای چسبندگی رنگ‌دانه‌ها و قوام یافتن مرکّب به آن می‌افزایند. امروزه در بازار، مرکب به دو صورت مایع و خشک عرضه می‌شود؛ مرکّب مایع، آمادهٔ استفاده است، اما مرکّب خشک را باید سایید، سپس آن را در آب جوشیدهٔ ولرم یا گلاب حل کرد. این محلول را باید در ظرف سربسته به‌نرمی و در مدت‌زمان طولانی تکان داد. به این عمل «صلایه کردن» می‌گویند. صلایه در کیفیت مرکّب و کشش آن بسیار مؤثر است.
ابتدا پوست گاو را که از بدنش جدا شده و کاملاً تمیز شده‌است، به درون حوض آبی می‌اندازند و به مدت یک هفته نگه می‌دارند تا خیس بخورد؛ سپس آن را وارد حوض دیگری از محلول آب و آهک می‌اندازند و هر ۳ - ۴ روز پوست را زیر و رو می‌کنند تا محلول به همه جای آن برسد. پس از گذشت یک ماه که پوست در آب و آهک ماند آن را خارج می‌کنند و ۲ روز در محلول آب، زاج و نمک نگه می‌دارند؛ پس از آنکه خشک شد آن را با پیه و چربی‌های داغ‌شده چرب می‌کنند و ۲ تا ۳ روز نیز در برابر نور آفتاب قرار می‌دهند تا چربی لازم جذب آن شود. از این چرم برای کمری، نقاب و پاشنهٔ گیوه و... استفاده می‌شود. یادآوری می‌شود که گیوه‌بافان پیش از استفاده از چرم، آن را برای ۲ ساعت می‌خیسانند و پس از آن، بکار می‌گیرند.