ریسه شدن
معنی کلمه ریسه شدن در فرهنگ معین
معنی کلمه ریسه شدن در فرهنگ فارسی
پی در پی رفتن بجایی . عده بسیاری
معنی کلمه ریسه شدن در ویکی واژه
پشت سر هم قرار گرفتن.
جملاتی از کاربرد کلمه ریسه شدن
همه موازیسازیها منجر به افزایش سرعت نمیشوند. بهطور کلی، با تقسیم وظایف به رشتههای بیشتر و بیشتر، این رشتهها بخشی از زمان فزایندهٔ خود را، صرف برقراری ارتباط با یکدیگر میکنند یا منتظر یکدیگر هستند تا به منابع دسترسی پیدا کنند. هنگامی که سربار ناشی از رقابت بر سر منابع یا ارتباطات، بر زمان صرف شده برای محاسبات دیگر غلبه پیدا کند، موازیسازی بیشتر (یعنی تقسیم بار کاری بین تعداد بیشتری از ریسهها) موجب افزایش زمان مورد نیاز برای اتمام میشود تا کاهش آن. این مشکل که به کند شدن موازی شناخته میشود، در برخی موارد با تجزیه و تحلیل و طراحی دوباره نرمافزار قابل بهبود است.
اگر ماجرای بن بست وجود داشته باشد ریسه بزرگ دیگری مشخص میگردد و از آن منطق پیروی مینماید. در غیر این صورت قفل شدن عادی ادامه می یابد.
بیشتر سیستمعاملها و کتابخانههای ریسهبندی، تعدادی فراخوان سیستمی دارند که یک فرایند را با رخ دادن رویدادی مسدود میکنند. از جمله این رویدادهایی که باعث مسدود شدن یک فرایند میشود عبارتند از قفل بودن یک شی و انتظار برای باز شدن آن، تغییرات تایمر، سیگنالها یا در دسترس نبودن ورودی/خروجی. استفاده از چنین فراخوانهایی معمولاً راحتترین، مؤثرترین، عادلانهترین نتایج را در بر دارد که همچنین از به وجود آمدن شرایط رقابتی هم جلوگیری میکند.
همچنین از آنجایی که دیدگاههای زیاد برای یک نوشته میتواند موجب کند شدن بارگذاری آن نوشته شود، نویسنده از ریسههای باز برای جذب دیدگاههای پراکنده در نوشتهها بهره میبرد.
این به این معنا نیست که چند ریسمانی فایدهای ندارد. متداولترین سناریوی چند ریسمانی وقتی است که ریسهها بیشتر منتظر تکمیل شدن فرایند خارجی هستند.