روزی نوشتن

معنی کلمه روزی نوشتن در لغت نامه دهخدا

روزی نوشتن. [ ن ِ وِ ت َ ] ( مص مرکب ) رزق و سهم کسی تعیین کردن. روزی دادن :
پدید آورد نیک و بد خوب و زشت
روان داد و تن کرد و روزی نوشت.اسدی ( گرشاسب نامه ص 1 ).

معنی کلمه روزی نوشتن در فرهنگ فارسی

رزق و سهم کسی تعیین کردن

جملاتی از کاربرد کلمه روزی نوشتن

دی ماهِ ۱۳۹۰ بیضایی در گفتگویی پایانِ سگ‌کُشی را دارای امیدی وصف می‌کند که همین چند هم در «واقعیّت جاری» نیست. او گفت: ««سگ‌کُشی» و «وقتی همه خوابیم» خُودِشان دُو آینه‌اند که خیلی‌ها خُودِشان را در آن‌ها دیدند و کسانی هم خُوش نداشتند خُودِشان را چنان‌که هستند ببینند؛ و پایانِ هر دُو فیلم در مقایسه با واقعیّتِ جاری حتّی بیش از اندازه اُمیدوارانه است. در «سگ‌کُشی» گُلرخِ کمالی می‌رَوَد که تجربه‌های تلخ و گران تمام‌شده‌اش را بنویسد؛ یعنی با گُریز از جهانِ مهارنشدهٔ سوداگری به عملِ خلّاقه‌یِ نوشتن رو می‌آوَرَد که هزار مانع سرِ راهِ آن است. در «وقتی همه خوابیم» پَرندِ پایا برای همان عملِ خلّاقه اشک می‌ریزد که روزی به آن دل بسته بود؛ گرچه خُوشبینانه می‌گوید گریه‌اش تمرینی است برای نقشی که شاید روزی بازی کُنَد. اُمید از این بالاتر؟»