روزه گیاه. [ زَ / زِ ] ( اِ مرکب ) این ترکیب فقط در بیت زیر از خاقانی آنهم فقط در نسخه عبدالرسولی ( ص 210 ) آمده معنی آن بدرستی معلوم نشد شاید نوعی گیاه یا نوعی غذای تهیه شده از سبزی و گیاه باشد : روح بروز وصال روزه مریم گرفت عید مسیح است خیز روزه گیاهی بیار.
جملاتی از کاربرد کلمه روزه گیاه
لاله را آتش زده بر سر ز کال اندر گیاه با دو روزه عمر تدبیر زمستان میکند
نقلست که درین مدت یکی پیراهن داشت هر وقت که بدریدی پاره ای بروی دوختی تا بیست من شده بود وصایم الدهر بودی هر شب بیک نان روزه گشادی و درین مدت شب و روز نخفت و به هر نماز غسلی کردی رو به حصار نهادی و گیاه میخوردی پدرش او را طلبیدی و به خانه آوردی و او باز میگریختی و رو به صحرا مینهادی.