روان شناس مشاوره ای
جملاتی از کاربرد کلمه روان شناس مشاوره ای
براى حل اين مشكلات و پيشگيرى از پديد آمدن آنها در افراد جامعه ، كوششهايى از ناحيهدانشمندان دينى ، روان شناسان ، مشاوران و مؤ لفان بهعمل آمده است و در چند دهه اخير مسائل رفتارى و روانى كودكان ، نوجوانان و جوانانباالخصوص به عنوان محور عمده مشاوره و راهنمايى يا روان شناسى مشاوره درآمده است وامكانات آموزشى و پژوهشى ويژه مسائل و مشكلات روانى آنان در دانشگاهها و مدارس ،توسعه يافته و كتابها و مجله هاى تخصصى در اين زمينه ، بسيار انتشار يافته است .
هر جا كه ديكتاتورى ، ظلم ، زورگويى ، حق كشى ، قسم خوردن ، رايج باشد نشانهوجود احساس بى كفاتى و عدم اعتماد به نفس است . ريشه اين مفاسد را مى توان به كمكيك روان شناس يا به وسيله خودشناسى و خود شكافى بى غرضانه كشفكرد.))(444)
رفته رفته ، آن عده از زندانيان كه به شدائد محبس خو مى گرفتند و قواعد واعمال پليس مخفى به نظرشان عادى و طبيعى مى آمد، به زندانبانى و آزار ديگرانگماشته مى شدند و چنان قساوت و بيدادى از خود نشان مى دادند كه موجب رضايت وخرسندى مير غضبان روان شناس مى گرديد.)(946)
(گويا همه روان شناسان در اين نكته متفق القول اند كه مابين بحران تكليف و جهشناگهانى احساسات مدهبى ارتباطى وجود دارد. در اين اوقات يك نوع نهضت مذهبى ، حتى دركسانى ديده مى شود كه سابق بر اين نسبت بهمسائل مربوط به مذهب و ايمان ، لاقيد بوده اند. حداكثر اين احساسات مذهبى در حدود 16سالگى پيدا مى شود.)(435)
گرچه روان شناسان ، شخصيت آدمى را با عبارات مختلف تعريف و تفسير كرده اند، ولىدر تمام تعريف ها، دو نكته اساسى وجود دارد كه همه دانشمندان در توصيف شخصيت به آنعنايت و توجه دارند. يكى تاءليف مجموعه صفات طبيعى و اكتسابى مخصوص هر فرد،كه وى را يك واحد ممتاز و بى نظير در جامعه به حساب مى آورد و آن ديگر، مسئلهسازگارى اجتماعى است . به عبارت روشن تر، معرف شخصيت ، مجموعه صفات طبيعى واكتسابى مخصوصى است كه مسير آدمى را در روابط عمومى و سازش هاى اجتماعى تعيينمى كند و ارزش افراد را در جامعه آشكار مى سازد.
عموم دانشمندان روان شناس معترفند كه ايمان نقش مهمى در علاج بيمارى هاى روحى دارد ودر كتاب هاى خود به اين مطلب تصريح كرده اند. روان پزشكان در مواردى كه بابيماران مؤ من برمى خورند براى درمانشان از نيروى ايمان استفاده مى كنند و نتايجدرخشانى از اين راه عايدشان مى گردد. خلاصه از نظر علمى براى عموم دانشمندان ثابتو محقق است كه نيروى عظيم ايمان در ايجاد آرامش و اطمينان فوق العاده مهم و مؤ ثر است .
دانشمندان روان شناس عقيده دارند كه فال بد ساخته و پرداختهجهل بشر است و آن را يك آفت واقعى و خطر حقيقى نمى دانند. آنان مى گويندفال بد يك نوع تلقين رنج آورى است كه صفحه خاطر مردم ضعيف وجاهل را تيره مى كند و شومى آن جز ناراحتى و نگرانى چيز ديگرى نيست .
برنامه هاى درمانى دانشمندان امروز جهان براى گشودن عقده هاى روانى و نجات مردم ازاضطراب و نگرانى ، تنها متكى بر اساس خود شناسى وتحليل حالات روحى بيمار است . به عبارت روشن تر، به شرحى كه امروز به عرضمى رسانم ، يك عالم روان شناس براى آرام كردن هيجان هاى درونى يك انسان مضطرب ونگران فقط مى تواند به مبانى علمى تكيه كند و از برنامه هاى روان شناسى و روانپزشكى استفاده نمايد. او با تجزيه و تحليلعوامل و تلقين هاى مفيد، با ايجاد اعتماد به نفس و احياى شخصيت بيمار و عواملى نظايراينها قادر است نگرانى روحى را درمان نمايد و بيمار را از فشارهاى نهانى و احساسحقارت و ناراحتى طاقت فرسا برهاند.
مجموع آنچه در كلمات اين روان شناسان در تمايز مشاوره و راهنمايى مطرح شده ، چهارچيز است :
از دفتر خاطرات يك نقاش هنرمند سرگذشت كوتاهى رانقل مى كنم : وى در محيط دبيرستان دانش آموز تنبلى بود. نه درس مى خواند و نه مىگذاشت همكلاسانش درس بخوانند. خار راهى براى خود و ديگران بود ولى چشم و ابرو وپيشانى او از استعداد مخصوصى حكايت مى كرد. يك دبير روان شناس او را به حضورطلبيد، مقدارى او را پند داد، و از عواقب اين طرز زندگى ترسانيد و گفت : ((همواره سايهپدر بالاى سر انسان نيست ، مشكلات زندگى فراوان است و اين وضع باعث عقب افتادگىتوست .)) در اين لحظه كه او سخن مى گفت ، ناگهان متوجه شد كه دانش آموز در حالىكه سخنان او را گوش مى دهد، با قطعه ذغالى كه از روى زمين برداشته ، عكس مرغى راكه روى شاخه هاى پر برگ نشسته است ، روى زمين مى كشد.