رنگ کشیدن

معنی کلمه رنگ کشیدن در لغت نامه دهخدا

رنگ کشیدن. [ رَک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) رنگ دادن. رنگ بخشیدن. رنگ کردن. رجوع به رنگ دادن و رنگ کردن شود :
جواهر تو بخشی دل سنگ را
تو بر روی گوهر کشی رنگ را.نظامی ( از آنندراج ).

معنی کلمه رنگ کشیدن در فرهنگ فارسی

رنگ دادن رنگ بخشیدن رنگ کردن

جملاتی از کاربرد کلمه رنگ کشیدن

چسب‌رنگ تکنیکی قدیمی در نقاشی است که در آن ماده رنگی معمولاً با زرده تخم مرغ ترکیب می‌شود و بعد از ترکیب با آب برای کشیدن بر روی تابلو آماده می‌شود. در این شیوه پس از خشک شدن رنگ‌ها روشن‌تر به نظر می‌رسند. نقاشی‌هایی که با این شیوه انجام می‌شوند پایداری زیادی دارند به طوری که نقاشی‌هایی از قرن اول پس از میلاد با این شیوه نقاشی هنوز وجود دارد.