رفیع شهرستانی

معنی کلمه رفیع شهرستانی در لغت نامه دهخدا

رفیع شهرستانی. [ رَ ع ِ ش َ رِ ] ( اِخ ) میرزا رفیع شهرستانی از گویندگان و مشاهیر رجال قرن یازدهم هجری قمری و از اجله سادات شهرستان بود ودر عهد شاه عباس ابتدا سمت احتساب ممالک محروسه داشت و پس از مرگ بنی عم خود میرزا رضی منصب صدارت یافت و در زمان شاه صفی معزول شد. بعد از عزل خود گوید:
مردودی دور ما ز مقبولی به
فارغبالی ز قید مشغولی به
افسوس که شد آخر کارم معلوم
کز منصب روزگار معزولی به.
و در مرگ شاه عباس گوید:
از مردن شاه دین فلک شیون کرد
وز مهر فلک داغ به دل روشن کرد
در صبح عزا چرخ گریبان بدرید
وز ظلمت شب پلاس در گردن کرد.( از تذکره نصرآبادی ج 1 ص 16 ).رجوع به تذکره خوشگو حرف «ر» و روز روشن ص 253، 252 و فرهنگ سخنوران شود.

جملاتی از کاربرد کلمه رفیع شهرستانی

شهر دورود بر کوهپایه‌های زاگرس و در دشت سیلاخور قرار گرفته‌است به طوریکه از جنوب به کوه‌های باباهور ختم می‌شود، همچنین در جنوب شرقی شهر کوه پریز چشم‌انداز منحصر به فردی را به وجود آورده‌است. در نهایت در شرق دورود، قله رفیع اشترانکوه نمایی چشم گیر و دلپذیر را پدیدآورده است. دورود شهرستانی است در شرق استان لرستان و مرکز آن شهر دورود است. مساحت شهرستان دورود ۱۳۲۶ کیلومتر مربع است که ۷/۴٪ خاک لرستان را شامل می‌شود. این شهرستان از غرب به شهرستان خرم‌آباد، از شمال به شهرستان بروجرد و شهرستان شازند، از شرق به شهرستان ازنا، از جنوب به شهرستان الیگودرز متصل است.