رغبت داشتن. [ رَ / رِ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) میل داشتن. مایل بودن. ( فرهنگ فارسی معین ). خواهان داشتن : چو پنهان را نمی بینی درو رغبت نمی داری مرین را زین گرفته ستی به ده چنگال و سی دندان.ناصرخسرو.
معنی کلمه رغبت داشتن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) میل داشتن مایل بودن .
جملاتی از کاربرد کلمه رغبت داشتن
يعنى اگر ميل و شهوت نفس دارى بايد آن را به راه نزديكى با خدايت بدارى و بايد متصف به اوصاف الهى و متخلق به اخلاق ربوبى باشى كه مراد از شهوت در اين بيت يعنى دوست داشتن و رغبت و ميل به حق است .
و امّا ((سيره نيكو داشتن )) عبارت است از رغبت صادقانه به آراستگى بهفضايل به منظور رسيدن به كمال .
در نخجوان نوجوانى به نام حمزه داوطلب اعزام به قم مى شود؛ ولى مسؤولين ازپذيرش او پوزش مى طلبند؛ زيرا يكى از شرايط گزينش ، نداشتن نقص عضو بود ويكى از ديدگان حمزه معيوب بود و به چشم مى خورد و طبعا در رغبت مردم نسبت به يكسخنگوى مذهبى ، داشتن چنين عضوى اثر منفى دارد.
مساءله 2 - مورد اين خيار بيع عين شخص است كه در هنگام معامله حاضر نبوده و شرطصحت اين معامله يكى از دو چيز است يكى اينه خريدار قبلا آن كالا را ديده باشد و هنگاممعامله اطمينان داشته باشد باينكه آن صفاتى كه در كالا قبلا ديده و درحال نيز باقى است كه اگر اين اطمينان را نداشته باشد در داشتن خيارشاشكال هست ، ديگر اينكه طرف مقابل طورى مشخصات جنس خود را بيان كند كه به حسبعرف جهالتى باقى نماند باين معنا كه با توصيف او طرف مقابلش وثوق پيدا كند ومعامله غررى نباشد جنس آن را و نوعش و صفاتى كه با اختلاف آن ها رغبت ها و قيمت هامختلف مى شود را بيان كند.
اينها كه ذكر شد در وقتى است كه غرض صحيح در افشاى آنعمل نباشد، اما در صورتى كه شخص ، غرض اخروى داشته باشد در افشاى آنعمل ، مثل آنكه اراده كند به اين اظهار كه سامع نيز نشاطى بهم رساند و رغبت كند بهاعمال خير، برقائل آن حرجى نخواهد بود، به شرط آنكه اين وثوق را بر نفس خودداشته باشد كه از اين اظهار، نفس او را نشاطى بهم نرسد، والا مخفى داشتن آن خيلى بهتراست .
اين دسته از آنجايى كه تمامى رغبت ها و اميال مختلف خود را متوجه يك سو كرده اند، و آن هم رضاى خدا است ، و تنها غايت و نتيجه اى كه در نظر گرفته اند خداست ، لذا محبت به خدا در دلهايشان جايگير شده است . آرى ، اين دسته خداى تعالى را به همان نحوىشناخته اند كه خود خداى تعالى خود را به داشتن آن اسماء و صفات معرفى كرده . و چوناو خود را به بهترين اسماء و عاليترين صفات معرفى و توصيف كرده ، و نيز از آنجايى كه يكى از خصايص دل آدمى مجذوب شدن در برابر زيباييها و كمالات است ، درنتيجه ، محبت خدا كه جميل على الاطلاق است در دلهايشان جايگزين مى شود.