رعیت داری. [ رَ عی ی َ ]( حامص مرکب ) عمل رعیت دار. || نگهبانی رعیت. حفظ رعیت. || حکومت و ضبط و ربط تدبیر در حکومت. ( ناظم الاطباء ). سیاست. ( یادداشت مؤلف ). - رعیت داری کردن ؛ سیاست کردن و حراست کردن زیردستان را. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه رعیت داری در دانشنامه عمومی
رعیت داری یا پادرم داری یا سرف داری یا سرواژ ( به فرانسوی: Servage ) به موقعیت اجتماعی - اقتصادی روستاییان ناآزاد ( به انگلیسی: Serf ) در نظام فئودالیته اشاره دارد. رعیت داری چهرهٔ نرم شدهٔ برده داری بود، در این نظام که در سده های میانه در اروپا رواج داشت روستاییان بی زمین کار خود را در خدمت اربابان زمین دار خود می گذاردند. بر اساس این نظام، یعنی نظام رعیت داری، فردی که روی زمین کار می کند جز لاینفک آن زمین محسوب شده؛ و مالک می توانست اراضی را به همراه افرادی که در آن کار می کردند به دیگری بفروشد. در لغت، رعیت اسم مصدر است از رعی و رعایة، به معنی چریدن و چرانیدن. رعیت به عامه مردم زیردست و فرمانبردار و تابع گویند. رعایای خدمت گزار در نظام سرواژ به زمین پابسته بودند، بخشی از دارایی ارباب بودند و پایین ترین رستهٔ اجتماع در نظام فئودالی شمرده می شدند. خدمت آنها تنها کشاورزی نبود و جنگلبانی، کار در معدن، گذراندن مردمان و بار از دو سوی رودخانه و صنعت را نیز دربرمی گرفت. رعیت داری در پایان امپراتوری روم شکل گرفت و در کشوری چون فرانسه در سدهٔ پانزدهم میلادی در عمل از میان رفت. اگرچه اثر آن تا دو سده پس از آن هنوز برجای بود. همچنین پس از رنسانس رعیت داری در بیشتر اروپای غربی از میان رفته بود، حال آنکه در اروپای مرکزی و همچنین اروپای شرقی توانمند شده بود. در روسیه تا سدهٔ نوزدهم رعیت داری پابرجا بود. در اسکاندیناوی نیز که هرگز نظام فئودال در آن شکل نگرفته بود رعیت داری نیز در میان نبوده است. رعیت یک واژه عربی است که در عربی به صورت رعیة نوشته می شود. رعی ریشه واژه رعیت است که معنای آن به چرا بردن گوسفندان است.
جملاتی از کاربرد کلمه رعیت داری
استاد را گفت که پسران آحاد رعیت را چندین جفا و توبیخ روا نمی داری که فرزند مرا سبب چیست؟
گر امیری در زحیری از وزیر و از وکیل ور رعیت خاک بر سر هرچه داری رو بیار
در سال ۱۸۰۱، امپراتوری روسیه گرجستان شرقی را فتح کرد. رعیت پادشاه به رعیت خزانه داری تبدیل شدند و موظف به پرداخت مالیات به تزار بودند. در سال ۱۸۳۵، ۱۳۶۳ یهودی با ۱۱۳ کارائیت در شهر کوتایس (کوتایسی) و اطراف آن زندگی میکردند: ۱۰۴۰ نفر در گوری، ۶۲۳ نفر در آخلسیخه و ۶۱ نفر در تفلیس (تفلیس). کل جمعیت یهودیان گرجستان و منطقه آن سوی قفقاز ۱۲۲۳۴ نفر بوده است.[نیازمند منبع]
و چنانک از پادشاهان عالم خبر داری بر ولایت خویش و بر حال لشکر و رعیت خویش نیز باید که واقف باشی که چگونه است.