رشک کش. [ رَ ک ُ ] ( ن مف مرکب ) رشک کشته. آنکه از رشک کشته شود. ( آنندراج ) : مرحمت های درد اگر این است می شود رشک کش دوایی چند.ظهوری ( از آنندراج ).
معنی کلمه رشک کش در فرهنگ فارسی
آنکه رشک کشد . یا رشک کشته
جملاتی از کاربرد کلمه رشک کش
تقسیم بدون رشک برای سه بازیکن برای بار اول در سال ۱۹۶۰ بهطور جداگانه توسط جان سلفریج در دانشگاه ایلینوی شمالی و جان هورتون کانوی در دانشگاه کمبریج حل شد. بهترین الگوریتم (فرایند گسستهٔ سلفریج-کانوی) حداکثر پنج برش دارد.
ای گل، بسی دریده ز رشک تو پیرهن عشق از چو من گدا که ندارم ازار پای
پس از گذشت زمانی، گرسیوز که به سیاوش رشک میبرد، افراسیاب را به کشتن سیاوش برانگیخت و افراسیاب نیز سیاوش را کشت.
اشکم نمک به دامن ناسور می کند دربا ز رشک حوصله ام شور می کند
از عجز ما همیشه قوی رشک می برد با برق می زند دو برابر گیاه ما
رشک گردون شد فضایش تا سپهری پر حلیش بر زمین از خرگه شاه زمن بست آسمان
سوزم از رشک رقیبان تو با آنکه ز دور میشوند از سر حسرت نگران من و تو
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشتهاست میتوان به سه میمون، رشک و کلاغ اشاره کرد.
مطرب این شور که در پرده عشاق نواخت زهره از رشک بوجد آمد و بربط بنواخت
در اندرز پوریوتکیشان بند ۳۷ به بعد آمده است: «بر تردید و آرزوی نادرست با خرد چیره شوند، بر آز با خرسندی، بر خشم با آرامش، بر رشک با نیکخواهی، بر نیاز با هشیاری، بر ستیز با آشتی، بر دروغزنی با راستی.»
مخالفان نظریه در پاسخ میگویند، نمونههایی از کشتارهای مشابه در تاریخ بسیار است. در روزگار باستان کشتار بخاطر تاج و تخت مرزی نمیشناخت. آخرین برادرکش نامی آغا محمد خان قاجار بود که تمامی برادرانش را کشت، یا کور کردو یا آوارهٔ دیار غربت ساخت. کمبوجیه بر برادرش رشک میبرد و نمیخواست به او فرصت آفریدن دردسر و کشمکش بدهد، پس او را از میان برداشت.
هیچ الگوریتم گسستهای برای یک تقسیم دقیق حتی برای دو بازیکن وجود ندارد. یک فرایند چاقوی متحرک بهترین فرایند دستیافتنیست. هیچ الگوریتم تقسیم دقیقی برای سه بازیکن و بیشتر وجود ندارد، اما الگوریتمهای «تقریباً دقیق» که بدون رشک نیز باشند و بتوانند به هر درجهٔ دلخواه از دقت دست یابند، موجود است.
مهر تابد بر ثری و ماه کاهد در ثریا آن ز شوق پای بوس و این یک از رشک رکابت
خدیجه خانم چهریقی بخاطر علاقهای که محمدشاه قاجار نسبت به او داشت، بسیار مورد رشک و حسادت مهدعلیا قرار میگرفت به طوری که پس از مرگ محمدشاه قاجار، برای احتیاط از خطر کینه و انتقام مهدعلیا مجبور به ترک خاک ایران به مقصد عثمانی و بغداد شد و پس از مرگ مهدعلیا در همانجا درگذشت.
در حقیقت فرانسیس قدیس با رد این عشق ناپایدار اشاره میکند به عشق میان انسانها و میان انسان و خدا که بر پایه مهر و عدم توقع استوار است. عشقی که بردبار است، آماده خدمت است، رشک نمیورزد، فخر نمیفروشد، مغرور نمیشود، نفع خویش را نمیجوید، به خشم نمیآید، همه چیز را عذر مینهد، به همه چیز امید میبندد، همه چیز را تاب میآورد و هرگز زوال نمیپذیرد.
در سال ۱۹۹۵ فرایند برامز-تیلور توسط استیون برامز و آلن تیلور منتشر شد. این فرایند اولین فرایند برش کیک برای چهار بازیکن یا بیشتر است که تقسیمی بدون رشک را برای هرتعداد بازیکن موجب میشود. تعداد برشهای لازم برای این فرایند بدون محدودیت است. یک فرایند چاقوی متحرک با تعداد برشهای محدود در سال ۱۹۹۷ برای چهار بازیکن یافت شد.
سینهٔ گردون که موجش آتشی زد زآفتاب روز و شب از رشک این بحرش پر اخگر یافتم
به خود هم رشک دارم در خیال سرو آزادش روم اول ز خویش آنگه به کام دل کنم یادش
کدام خاک راه به تقبیل گَرد لعل سمندت سر به چرخ برین است؛ و کدامین سرمنزل ز نسیم طرهٔ مشکینت رشک صحرای چین؟
شبی که مست بکاشانه ام فرود آید فرشته رشک برد مجلس شراب مرا