رسالت پرست

معنی کلمه رسالت پرست در لغت نامه دهخدا

رسالت پرست. [ رِ ل َ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) رسالت پرستنده. پیغام پرست :
به عزت رسول رسالت پرست
در ایوان قیصر بصف برنشست.هاتفی ( از آنندراج ).

معنی کلمه رسالت پرست در فرهنگ فارسی

رسالت پرستنده پیغام پرست

جملاتی از کاربرد کلمه رسالت پرست

ما قومى بوديم نادان و بت پرست ، از حرام اجتناب نمى كرديم و به كارهاى زشت روىمى آورديم ، همسايگان را آزار مى داديم و ضعيفان محكوم زورمندان بودند و دائم در جنگ وخونريزى بوديم . تا كه يك نفر از ميان قوم كه صالح ترين و خوش سابقه ترين فرد ما بود، به فرمان الهى مبعوث به رسالت گرديد و عليه هر گونه ستم و تجاوزقيام نمود و ما را به توحيد و يكتاپرستى دعوت كرد و به راستى و درستى و تقوى ارشادمان فرمود...

جرجيس از جمله پيامبرانى است كه در راه ابلاغ رسالت و ارشاد و هدايت بت پرستان ،سخت ترين شكنجه ها را تحمل نمود و از انجام وظيفه سنگين رسالت باز نايستاد.(198)

در آغاز كار، بت پرستان ، رسالت نوح را جدى نگرفتند و آنرا يك حادثه زود گذرتلقى كردند و تنها با بى اعتنائى و گاهى هم لبخند تمسخرآميز زدن از كنار آن گذشتند.