رخنه ساختن

معنی کلمه رخنه ساختن در لغت نامه دهخدا

رخنه ساختن. [ رَ ن َ / ن ِ ت َ ] ( مص مرکب ) شکاف یا سوراخ ایجاد کردن. سوراخ پدید آوردن :
یلان سینه را گفت کای سرفراز
به دیوار باغ اندرون رخنه ساز.فردوسی.

معنی کلمه رخنه ساختن در فرهنگ فارسی

شکاف یا سوراخ ایجاد کردن سوراخ پدید آوردن .

جملاتی از کاربرد کلمه رخنه ساختن

(پس از ساختن اين ديوار آهنى ، ياءجوج وماءجوج ) نتوانستند از آن بالا روند و نتوانستند در آن رخنه اى پديد آورند.
استاوکا از اوایل ماه نوامبر پس از توقف موقت تهاجم ورماخت، شروع به برنامه‌ریزی جهت اجرای ضد حمله کرد. هنگامی که گروه ارتش مرکز ورماخت از میانه ماه نوامبر تهاجم خود را از سرگرفت، استاوکا موقتاً این ضد حمله را به تعویق انداخت و قوای ذخیره را جهت متوقف ساختن آلمانی‌ها به کار برد. در همین حال، ستاد کل ارتش سرخ طرح‌ریزی مربوط به تمامی جوانب ضد حمله را به انجام رساند. روز ۲۹ نوامبر ژوکوف درخواست مجوز آغاز ضد حمله را کرد. او معتقد بود نیروهای آلمانی مستهلک شده‌اند اما اگر رخنه آن‌ها به دفاع مسکو هم‌اینک از بین نرود، قادر خواهند شد نیروهای مرکزی خود را به کمک ذخایر بزرگی از جناحین تقویت نمایند که می‌تواند وضعیت جدی دربرداشته باشد. استاوکا با این درخواست موافقت و همان روز مأموریت جبهه‌های غربی و جنوب غربی در این رابطه را مشخص کرد. روز بعد دستور به الحاق جبهه کالینین به ضد حمله داده شد.
بعدها در ساختن پلی از بسبوهره نام برده شد که می‌گذاشت اعراب تا ژرفای سرزمین ساسانیان رخنه کنند.
در سابق گفتيم : مسلمانان در روزهائى كه اين سورهنازل مى شد، مبتلا به توطئه گرى هاى منافقينى بودند كه درداخل جماعتشان رخنه كرده ب ودند، يك عده ساده لوح هم وجود داشتند كه آنچه را منافقين ويا دشمنان اسلام به منظور واژگونه كردن امور و تباه ساختن دعوت اسلام شايع مىكردند باور نموده و دچار وسوسه مى شدند.