ذو نزل

معنی کلمه ذو نزل در لغت نامه دهخدا

ذونزل. [ ن َ زَ ] ( ع ص مرکب ) بسیار باران.ابری نزل و ذونزل ؛ بسیار باران. ( از تاج العروس ).
ذونزل. [ ن ُ زُ ] ( ع ص مرکب ) مبارک. یقال طعام ذونزل و نزیل ؛ ای مبارک و یقال رجل ذونزل ؛ ای کثیر النفل و العطاء و البرکة و قال لبید :
و لن تعدموا فی الحرب لیثاً مجرباً
و ذا نزل عندالرزیة باذلا.( تاج العروس ).

جملاتی از کاربرد کلمه ذو نزل

اللهم انى اسئلك بحق الملك الذى تناول والرسول الذى نزل و الوصى الذى ضمن فيه ان تجعله شفاءا منكل داء.
إ ن ولى الله الذى نزل الكتب و هو يتولى الصلحين (196)
چنانكه پيامبر اكرم - به فرمان الهى - همين معنا را در مورد خودش چنين بيان مى داده : ان وليى الله الذى نزل الكتاب و هو يتولى الصالحين . و الذين تدعون من دون لا يستطيعون نصركم و لا انفستهم ينصرون . و ان تدعو هم الى الهدى لا يسمعوا و تراهم ينظرون اليك و هم لا يبصرون (161)
بنابراين مى توان گفت ، آيه شريفه ، به منزله بيان و ايضاح آيه (كتاب انزلناهاليك لتخرج الناس من الظلمات الى النور باذن ربهم ) بوده و به آن چنين معنى مى دهدكه :ما به تو كتاب داديم تا مردم را از ظلمت ها به سوى نور بكشانى يعنى همينقدربراى شان بيان كنى كه خدا چه چيز نازل كرده و بس (تنها همين را برسانى كافى است) در اين صورت معناى اين آيه و آيه اى كه مى فرمايد:(و انزلنا اليك الذكر لتبينللناس ما نزل اليهم ) يكى خواهد بود.
از برای نزل و بزم عاشقان جام زرین است بر خوان آفتاب
در این اندیشه بودم مدتی چند که نزلی سازم از بهر خداوند
نحل مهمان بهار آید بلی نزل نحل از باغ گویایی فرست
دعوت بی مدعی و خانه خالی منزل بی ابتدال و نزل مهنا
ز نزل و علف هر چه بودش توان بیاراست و آمد بر پهلوان
آية (37) : و قالوا لو لا نزل عليه ءاية من ربه قل إ ن الله قادر على اءن ينزل ءاية و لكن اءكثرهم لا يعلمون .
همه راه خاقان بپرداخته به هر جای نزل و علف ساخته
حمل خزانه‌اش به سمرقند برنهد نزل ستانه‌اش به بخارا برافکند
حضرت على عليه السلام مى فرمايد: در آن هنگامى كه وحى بر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نازل گرديد، صداى ناله ى شيطان را شنيدم . به پيامبر گفتم : اى رسول خدا! اين صداى ناله چيست ؟ حضرت پاسخ دادند: اين شيطان است كه از عبادت بندگان براى خودش نااميد شده است . اى على ، آن چه را من مى شنوم ، تو نيز مى شنوى و آنچه را من مى بينم ، تو نيز مى بينى ، جز اين كه تو پيامبر نيستى ، اما وزير و ياورم هستى و بى ترديد تو بر خير و نيكى استوارى ... ؛ و لقد سمعت رنة الشيطان حين نزل الوحى عليه . فقلت : يا رسول الله ما هذه الرنة ؟ فقال صلى الله عليه و آله و سلم : هذا الشيطان قد اءيس من عبادته ، انك تسمع ما اءسمع وترى ما اءرى ، الا اءنك لست بنبى و لكنك لوزير و انك لعلى خير... . (98)
انْ نزل القضاء بما نحبُّ فنحمِدُ اللّه على نعمائه و هو المستعانُ على اَداء والشُّكر وانحال القضاءُ دون الرَّجاء فلم يتعدَّ (فلم يبعُد) من كان الحقُّنيتَّة والتَّقوى سريرتَهُ يعنى اكر جريان قضا و قدر موافق آرزوى ما در امد خدارا سپاس مى گوييم و از او براىاداى شكر كمك مى خواهيم . و اگر برعكس برخلاف آنجه ما ارزو مى كنيم جريان يافت بازهم آنكه قصد و هدفى جز حق و حقيقت ندارد و سرشتش سرشت تقوا ست از هد غرض ومرضى پاك است زيان مكرده (و يا دور نشده ) است . پس به هرحال هر جه پيش ايد خير است و شر نيست .
به هر منزلی کو عنان کرد خوش همش نزل بردند و هم پیشکش
خداوند تعالى فرموده است : الم ياءن للذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله وما نزل من الحق (36) آيا وقت فرا نرسيده كه مؤ منان قلب هاشان به ياد خداو آنچه از حق نازل شده است ، خاشع گردد.
و قد نزل عليكم فى الكتب أ ن إ ذا سمعتم ءايت الله يكفر بها و يستهزء بها فلا تقعدوامعهم حتى يخوضوا فى حديث غيره إ نكم إ ذا مثلهم إ ن الله جامع المنفقين و الكفرين فىجهنم جميعا (140)
لاتخافوا هست نزل خایفان هست در خور از برای خایف آن
چون بسوزی هر چه پیش آید ترا نزل حق هر لحظه بیش آید ترا
ذلك بـاءنـهـم قـالوا للذيـن كـرهـوا ما نزل الله سنطيعكم فى بعض ‍ الا مر و الله يعلم إسرارهم(26)