ذوبطن. [ ب َ ] ( ع اِ مرکب ) هرچه در شکم باشد از فضول و جز آن : ذوبطن مراءة؛ جنین او. ذوبطن دجاجة؛ خایه او: القت المراءة ذابطنها؛ زن بزاد. القت الدجاجة ذابطنها؛ ماکیان بیضه نهاد. - امثال : الذئب ُ یغبط بذی بطنه ؛ لانه لایظن به الجوع ابداً و انما یظن به البطنة لعدوه علی الناس و الماشیة.
معنی کلمه ذو بطن در فرهنگ فارسی
هر چه در شکم باشد از فضول و جز آن .
جملاتی از کاربرد کلمه ذو بطن
ابن قتيبه نيز دركتاب المعارف ، جعفر الاكبر را از بطن عليا مخدره زينب عليه السلام مىشمارد.
ای ز بطن چرخ گردان زاده ئی از تو بهتر ساحل افتاده ئی
این ارزشها حول مسئولیتهای ایمنی، بهداشت و محیط زیست و کمک به پیشرفت با کاربست دوستانه منابع انرژی، عنوان شده است. به علاوه سیستم کنترل داخلی این شرکت نیز، یکی دیگر از مؤلفههای چارچوب مدیریتی بیپی است، که مجموعه کاملی از سیستمهای مدیریتی، ساختارهای سازمانی، فرایندها، استانداردها و فعالیتهایی است، که برای هدایت کسبوکار شرکت و بازگشت سرمایه و منافع سهامداران، به کار گرفته میشوند. در مجموع در بطن چارچوب مدیریتی این شرکت، اصولی برای اعطای اختیارات تعیین شده است تا افراد به سادگی بدانند، دقیقاً چه انتظاراتی از آنها هست و محدودیتها و خطوط قرمز آنها برای عملکرد بالاتر و خلاقیت، کدام است.
و ارباب شهود بآن حق وقوف و آگاهى دارند (السعيد سعيد فى بطن امه و الشقى شقىفى بطن امه ) و مى دانند كه خار نيز بايد باشد، و هر موجودى نزد رب و عين ثابت خويش مرضى است .
دختر اگر این بود نداشتی ای کاش دایه امکان به بطن الا دختر
عمربن الخطالب از اين اشعار ناراحت شده ، گفت : عبدالله بن رواحه !؟ حضرت فرمود: ياعمر من شعر او را مى شنوم ، عمر ديگر چيزى نگفت ، چون عمل عمره تمام شد، حضرت دويست نفر از ياران خود را به بطن ياءجج كه اسبانو سلاح در آنجا بود فرستاد، تا آن ها ازسلاح و اسبان نگهبانى كرده ، بقيه براى عمل عمره به مكه بيايند، اين دستو ر عملى گرديد.
AF ممکن است یکی از ویژگیهای نارسایی قریبالوقوع یا آشکار بطن چپ باشد و در صورت عدم شناسایی و درمان مناسب نارسایی قلبی زمینه ای، درمان AF ممکن است بی اثر باشد.
3 ان رسول الله (ص ) كان يجعل فص خاتمه فى بطن كفه و كان كثيرا ما ينظر اليه.(110)
هر عشقى از بطن عشقى زاده مى شود، هر نورى از بطن نورى ، و جلوه نور هرگز ره بهخاموشى نميبرد، نور هماره ، دليل راه است و چه دليلى زيباتر از نورانيت نور وجودش ، ونور در بطن خود وجودى عظيم دارد كه بر عالميان رحمت افاضه ميكند و عاشقان را بهسراى دوست رهنمود ميشود.
مگر من یوسفم در قعر چاهی مگر من یونسم در بطن حوتی
از کلید دین در دنیا گشاد همچو او بطن ام گیتی نزاد
بود در بطن ام یکی نیکو بود یک عکس آن بدو بدخو
نتایج تحقیقات توسط هانت در ۲۶ ژوئن ۲۰۱۴ منتشر شد. این گزارش به این نتیجه رسید که ساویل در طی چندین دهه به قربانیان تجاوز جنسی در بیمارستانهای عمومی پرداخته است. در بیمارستان عمومی لیدز، ۶۰ نفر، از جمله کارکنان و بیماران، اظهار داشتند که توسط ساویل مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، سن آنها بین ۵ تا ۷۵ سال است. این گزارش در مورد تعدادی از ناکامیهای سازمانی که به او اجازه داده بود بدون چالش ادامه دهد. هانت از قربانیان این حملات عذرخواهی کرد و گفت که این یافتهها «کشور ما را تا بطن تکان خواهد داد».
ز بطن آهن و سنگی برآید ار شرری ازان فروخته ارد هزار نار جحیم
به دریا اگر عکس در آب راند به بطن صدف دُرّ غلتان نماند
برنگردد آز را از تو اله هرگز بطن بر سرسید عطایت تا نگردد چشم خوار
نام او بردند گویی تا سلامت یافتند یونس اندر بطن ماهی یوسف اندر قعر بیر
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله الذى لم يتخذ ولدا و لم يكن له شريك فى الملكو لم يكن له ولى من الذل و كبره تكبيرا الحمد لله الذى يصف و لا يوصف و يعلم و لا يعلم، يعلم خائنة الاعين و ما تخفى الصدور، اعوذ بوجه الله الكريم و باسم الله العظيم منشر ما ذرا و ما برا و من شر ما تحت الثرى و من شر ما ظهر و ما بطن و من شر ما كان فىالليل و النهار و من شرابى مرة و ما ولد و من شر الرسيس و من شر ما وصفت و ما لم اصف ،فالحمد لله رب العالمين .(102)
گر ملوث گشته، اوث او نه از بطن خودست ظاهرش آلوده گشت از باطن پاک شما