دیر محمد

معنی کلمه دیر محمد در لغت نامه دهخدا

دیر محمد. [ دَ رِ م ُ ح َم ْ م َ ] ( اِخ ) از نواحی دمشق است از اقلیم بیت آلابار است به محمدبن الولیدبن عبداﷲبن مروان بن الحکم اموی فرزند ام البنین دختر عبدالعزیزبن مروان نسبت دارد که عبدالعزیز او را شایسته خلافت میدید و همین محمد با دخت عم خود یعنی دختر یزیدبن عبدالملک ازدواج کرد. ( از معجم البلدان ).

جملاتی از کاربرد کلمه دیر محمد

در سال ۱۳۲۶ محمد مسعود، مرد صاحب بی پرواترین قلم در آن زمان، نوشت: «پول پالتوی پوست اشرف، همشیره شاه، را چه کسی داده است ؟» فردای آن روز محمد مسعود کشته شد. به دنبال این نوشته، دانشجویان تظاهرات آرامی شکل دادند. در این میان آمان جان آبایی قرار یک حرکت مؤثر را در یک مجلس عروسی در صحرا گذاشته بود کاملاً محرمانه. آلنی در لابلای دانشجویان معترض بود که به هنگام نجات یکی از دانشجویان دستگیر و به شهربانی منتقل شد توسط سرهنگ صیرفی آزاد شد و برای نجات آمان جان ابایی به طرف ساری حرکت کرد و نامه حلالیت برای مارال نوشت. در جاده ساری-گرگان راهش را بستند. توسط سرگردی از آنجا گریخت و به سمت صحرا حرکت کرد. اما متأسفانه دیر رسید و آمان جان ابایی در حمله ای که به عروسی شد کشته شد. ترانه مرا ببوس به ترانه عاشقان آزادی در سراسر ایران تبدیل شد.