دیر زور

چو چرخ بی سر و پایم چو خاک بیدل و زور ز خاک دیر نشین و ز چرخ زود مسیر

معنی کلمه دیر زور در لغت نامه دهخدا

دیر زور. [ دَ رِ ] ( اِخ ) مدائنی از شیوخ خود نقل کرده است که عمربن الخطاب در سال 14 هَ. ق. شریح بن عامر برادر سعدبن بکر را ببصره فرستاد و به او گفت کمک مسلمانان باش پس او به اهواز رفت و سپس در دیرزور کشته شد. ( از معجم البلدان ). رجوع به دیرالزور شود.

جملاتی از کاربرد کلمه دیر زور

چو چرخ بی سر و پایم چو خاک بی دل و زور ز خاک دیر نشین و ز چرخ زود مسیر