[ویکی فقه] بعد از علویان دولت عثمانی بر حرمین تسلط یافتند. مدینه روزگاری را تحت سیطره یک دولت علوی و یک شیخ الحرم که از سوی ممالیک نصب می شد، تا پایان دولت ممالیک، در سال ۹۲۳ سپری کرد. با سقوط دولت ممالیک، حجاز سلطه سلطان سلیم عثمانی را به رسمیت شناخت. لقب خادم الحرمین سلطان سلیم نخستین کسی بود که لقب خادم الحرمین الشریفین را برای خود باب کرد که تا به امروز نیز ادامه یافته است. مدینه زیر سلطه علویان مکه این زمان، شریف مکه (اصطلاح شریف مربوط به علویان حاکم در این شهر است.) شخصی به نام برکات بن محمد بود که فرزندش را با کلید کعبه به دیدار سلطان فرستاد. از این زمان، کم کم مدینه نیز زیر سلطه شریف مکه درآمد و او به تدریج بر تمامی حجاز حکومت می کرد. در مقام به رسمیت شناختن سلطه عثمانی بر حرمین، سلاطین عثمانی، همه ساله مبالغ زیادی پول میان علویان و دیگر مردمان این دو شهر توزیع می کردند. به علاوه، تلاش های زیادی در اصلاح و بهبود وضعیت عمرانی دو شهر به ویژه اماکن مقدسه آنها انجام دادند. نسل شرفای مکه ...
جملاتی از کاربرد کلمه دولت عثمانی در حرمین
اِسْپَنْجه، اصطلاحی در نظام مالیاتی دولت عثمانی است که در ترکیه از غیر مسلمانان دریافت میشد؛ با پیشرفت دولت عثمانی به مناطق اروپایی، این سنت در آنجا نیز اجرا میگردید و در سال ۱۲۶۵ میلادی بهطور کلی ملغی گردید.
تاریخنگار انگلیسی، نورمن استون، به شباهتهای میان امپراتوری روم شرقی و امپراتوری عثمانی اشاره داشتهاست. او عنوان میکند که این دو امپراتوری در مسائلی مانند سیستم مالیاتگیری و نحوه اعطای زمین با یکدیگر شباهت بسیار زیادی داشتند. استون از این میگوید که با وجود اینکه اسلامِ سنی دین رسمی و درباری امپراتوری بود، دولت عثمانی کنترل کلیسای ارتودوکس شرقی را کاملاً در اختیار خود داشت و بسیار از آن حمایت میکرد. به واسطه همین حمایتها نیز این کلیسا به بزرگترین سازمانِ زمیندار در درون مرزهای عثمانی تبدیل شد. با این حال، این مورخ انگلیسی اذعان میکند که با وجود شباهتهای بسیار، اینگونه نیست بپنداریم این دو امپراتوری یک واحد سیاسی بودند.
در نتیجه میتوان گفت که از ۱۸۸۳ به بعد از تلاشهای معمول برای اجرای اصلاحات پیشبینی شده در پیمان برلین صرف نظر شد، و تنها نتیجهای که از همه آن مذاکرات به دست آمد این بود که توجه اروپا و خود دولت عثمانی به وجود مسئلهای به نام مسئله ارمنستان جلب شد. در واقع انگلستان که کنسولهای نظامی خود را فراخوانده بود اکنون جدا از کنسولگری موجود در ارزروم و سیواس، کنسولهایی هم در وان و در دیاربکر نگاه داشت، و حضور این کنسولها موجب شد که به وسیله چاپ کتاب آبی انگلستانی اطلاعاتی دربارهٔ اوضاع ارمنستان عثمانی و رژیم جور و اجحاف حاکم برآن و تعدیها و جنایتهایی که در آنجا صورت میگرفت به اروپا برسد.
دولت عثمانی نیروی سواره نظام نامنظمی از کُردها، موسوم به هنگ حمیدیه را تشکیل داد. این هنگها متشکل از کُردهایی بودند از مناطق مرزی قفقازستان روسیه که تحت امر سلطان باقیمانده بودند. هدف واقعی این یگانها ارمنیها بودند.
دولت ایران میرزا تقیخان وزیر نظام (بعد امیرکبیر لقب یافت) را به سمت نمایندگی و دولت عثمانی انور افندی را انتخاب کرد. در سال ۱۲۵۹ هجری مأمورین دولتهای چهارگانه که مرکب بودند از نمایندگان ایران و عثمانی و انگلیس و روس در ارزنةالروم جمع شده و بعد از مذاکرات طولانی در تاریخ ۱۶ جمادیالثانی ۱۲۶۳ برابر با ۳۱ مه ۱۸۴۷ دومین عهدنامه ارزنةالروم مابین محمدشاه و سلطان عبدالحمید توسط میرزا تقیخان وزیر نظام و انور افندی به امضا رسید.
همچنین در سال ۱۷۵۰ میلادی جزو قلمروی دولت عثمانی درآمد و با سقوط امپراتوری عثمانی، در سال ۱۹۳۴ میلادی با انعقاد قراردادی با انگلستان به استقلال رسید.
آلمانیها در هنگام مذاکره با دولت عثمانی در مورد منابع نفتی عراق سخن نگفتند بلکه فقط تقاضای اخذ امتیاز خط راهآهن را داشتند، به این شرط که امتیاز استخراج معادن اطراف راهآهن تا شعاع ۲۰ کیلومتر به آنها داده شود.
کمیسیون مرزی ایران و دولت عثمانی که در سالهای ۱۹۱۴–۱۹۱۱ میلادی تشکیل شد در مورد مسائل مرزی در محدوده آرارات به یک تفاهم کلی رسیدند و همین تفاهم سنگ بنای مرزهای کنونی قرار گرفت، البته جنگ جهانی اول تصویب نهایی رأی این کمیسیون را به تعویق انداخت. با پایان یافتن جنگ جهانی اول و فروکش کردن آشوبهای داخلی، ایران و ترکیه از ۱۳۰۱ش مجدداً به مذاکره بر سر مسئله مرزها پرداختند. توافقهای مرزی شوروی و ترکیه در ۱۹۲۱ که طی دو نشست در قارص (عهدنامه قارص) و مسکو (عهدنامه مسکو (۱۹۲۱)) با مبادله اراضی مرزهای خود را تغییر دادند، موجب تسلط ترکیه بر منطقه راهبردی آرارات شد.
در ادامه جنگ جهانی اول، ارتش روسیه تزاری توانست بخشهایی از کردستان ایران را از دست نیروهای عثمانی بگیرد. دولت عثمانی اعلام کرد که این جنگ (جنگ عثمانی و روسیه تزاری)، جنگ اسلام و کفر است. شیوخ کرد نیز با صدور فتوا آن را تأیید کردند و کردها برای جهاد به نفع امپراتوری عثمانی اعلام آمادگی کردند.
ضمناً مشخص نیست که اگر این ادعای دولت ترکیه صحت داشته باشد، چرا این کتاب هیچگاه برای انجام آزمایش رادیو کربن جهت تعیین قدمت آن، در دسترس تاریخ شناسان/نسخه شناسان قرار داده نشده است. این دست ادعاها از سمت ترکیه بیسابقه نیست و رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه، در ادّعایی دیگر نیز در سال ۲۰۱۴ اعلام کرده بود که مسلمانان پیش از کریستف کلمپ آمریکا را کشف کردهاند. با توجه به اینکه رجب طیب اردوغان سعی در پیروی از رویهٔ دولت عثمانی و جلب توجه برای رهبری مسلمانان را دارد، این امکان هست که ادعاهای وی از جمله در خصوص انجیل برنابایی که کشف کرده، بیشتر سیاسی باشد تا تاریخی.