دوران کردن.[ دَ / دَ وَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گردش کردن. چرخیدن.گردیدن. دور زدن. چرخ زدن. گرد گردیدن : چودید گردون دوران شاه در میدان همی نیارد آن روز هیچ دوران کرد.مسعودسعد.تو آن شهی که فلک تا ترا همی بیند نگردد و نکند بی مراد تو دوران.امیرمعزی ( از آنندراج ).به گرد نقطه عالم سپهر دایره وار ندیده شبه تو چندانکه می کند دوران.سعدی.شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان که بس دوران کند گردون و بس لیل و نهار آرد.حافظ.دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد وندر آن دایره سرگشته پابرجا بود.حافظ.- گرد کسی دوران کردن ؛ گرد او گشتن. بلاگردان او شدن. خود را فدای او ساختن : گیتیت گربه ای است که بچه خورد من گرد او ز بهر چه دوران کنم.ناصرخسرو.
معنی کلمه دوران کردن در فرهنگ فارسی
گردش کردن . چرخیدن .
جملاتی از کاربرد کلمه دوران کردن
با جفای فلکی صبر توانم کردن با جفاهای تو ای فتنهٔ دوران چکنم!؟
انجمن زبان ترکی استانبولی در سال ۱۹۳۲ در دوران مصطفی کمال آتاترک در پی بنیانگذاری ترکیه امروزی و تغییر خط، با هدف پژوهش در زبان ترکی استانبولی، بنیان نهاده شد. یکی از اهداف این سازمان تازهتاسیس، آغاز اصلاحات زبانی برای جایگزینی وامواژگان فارسی و عربی با برابرهای ترکی آنها بود. این سازمان با ممنوعیت استفاده از وامواژگان در مطبوعات، موفق به حذف چند صد کلمه خارجی از ترکی استانبولی شد. به دلیل این تغییرات ناگهانی، زبان پیران و جوانان در ترکیه از نظر نوع واژگان متفاوت است؛ نسلهایی که پیش از دهه ۱۹۴۰ زاده شدهاند از اصطلاحات کهنتر و با اصالت عربی یا فارسی استفاده میکنند و نسلهای جوانتر اصطلاحات نو را ترجیح میدهند. این تغییر به گونهای بود که سخنرانی خود آتاترک در پارلمان جدید در سال ۱۹۲۷ که به سبک عثمانی بود، برای ترکزبانان بعدی کاملاً بیگانه به نظر میرسید و لازم بود به ترکی نوین «ترجمه» شود. این ترجمه کردن سه بار، ابتدا در سال ۱۹۶۳، سپس در ۱۹۸۶ و اخیراً در سال ۱۹۹۵، انجام شدهاست. تا پیش از فارسیزدایی به دست آتاترک در ترکیه، در فرهنگ عثمانی و زبان ترکی نزدیک به ۵۰ هزار واژه فارسی وجود داشت.
محل زندگی وستال، از جمله خیابانها، کوچهها، خانهها، مغازهها و مدرسههایش و نیز اتفاقات و دلهرههای دوران جنگ جهانی دوم تأثیر بسیاری بر او گذاشت و به منبع الهام بسیاری از داستانهایش تبدیل شد. او پس از پایان تحصیلاتش در دانشگاه در رشتهٔ هنر، مدتی را به معلمی در چند مدرسه گذراند و پس از آن تا سال ۱۹۸۵ که بازنشسته شد، به روزنامهنگاری پرداخت. اما نویسنده شدن رابرت وستال بیش از هر چیز، ناشی از پیدا کردن نسخهٔ خطی از کتاب ناتمام پسرش بود. پسر او در ۱۷ سالگی و بر اثر تصادف درگذشته بود؛ آن هم در حالی که وستال از آرزوی پسر خود برای نویسنده شدن هیچ اطلاعی نداشت.
سالها بعد از رویدادهای قسمت نخست، دنی تورنس که همچنان با کابوسهای دوران کودکی خود درگیر است، دختر بچهای را ملاقات میکند که قدرتهایی شبیه او داشته و دنی باید بین کمک کردن به خودش و این دختر یک مسیر را انتخاب کند.
سنگ های مشابه از دوران باستان مورد استفاده بوده اند. پلینی مورخ رومی در تاریخ طبیعی خود استفاده از چندین سنگ طبیعی را برای تیز کردن توضیح داد. او استفاده از سنگهای روغنی و آبی را توصیف میکند و محل چندین منبع باستانی را برای این سنگها بیان میکند.
این فیلم، در اواخر قرن هجدهم در دوران چوسان (۱۳۹۲–۱۹۱۰)، در طی سالهای پایانی حکومت شاه یئونگجو اتفاق میافتد و یخ کالایی باارزشتر از طلا است. بلوکهای آن از رودخانههای یخزده در زمستان برداشت میشود، سپس در انبار سلطنتی قرار میگیرد و در طول سال برای مصرف عمومی توزیع یا فروخته میشود. وقتی مقامات فاسد برای تشکیل انحصار توطئه میکنند و قیمت آن را مقطوع میکنند، یک گروه ۱۱ نفره از افراد متخصص برای متوقف کردن این طرح تشکیل میشود و برای انجام این کار باید تمام بلوکهای یخی سلطنتی در پنج اتاق انبار را در یک شب ناپدید کنند.
از آداب و رسوم زادیک میتوان تنها از رنگ کردن تخم مرغ و تخممرغ بازی کرد. تخم مرغ در ادیان گوناگون نماد رستاخیز شمرده میشد، زیرا نطفه زندگی نو را در خود دارد. به دیگر سخن، دو زایش دارد. تخم مرغ به نشانه شادمانی به رنگ سرخ رنگآمیزی میشد. رنگ سرخ نشانگر خون قربانی نیز بود؛ بنابراین تخم مرغ چونان نشانگر زندگی نو، به دوران پیش از مسیحیت تعلق داشت، اما رنگ کردن تخم مرغ بخشی از آداب بهاری بود. پس از کاربرد یافتن در نزد مسیحیان رنگ سرخ نماد خون سرخ ریخته شده مسیح شد.
نیست ممکن وصف درد عاشقان کردن که هست مادر دوران مگر از جنس این دولت عقیم
اما داستان درباره یکی از این مناطق است که محل اصلی آن مشخص نیست (شاید در کانادا یا آلاسکا باشد). یکی از مردمان بومی منطقه با نام ردریک شوهارت (Redrick Schuhart)، زندگیاش را از بیرون آوردن وسایل بیگانگان میگذراند. کتاب چهار بخش اصلی دارد که بخش اول مربوط به دوران جوانی اوست که به عنوان دستیار آزمایشگاه در موسسه بینالمللی تحقیق درباره بیگانگان کار میکند. بخش دوم درباره زمانیست که او پس از حادثهای از این موسسه بیرون رفته و دوباره به قاچاق از منطقه روی آورده است. در بخش چهارم کتاب که بخش آخر است، ردریک بیش از سی و اندی از عمرش گذشته و حال گویا برای آخرین بار به داخل منطقه میرود. این بار برای پیدا کردن گوی آرزوها! گویی که در شایعهها گفته شده آرزوهای افراد را میتواند برآورده کند.
به بد کردن مکن دل خوش، که دوران جزای بد دهد آخر دو چندان
نخستین رویداد مهم دوران حکومت ریچارد دوم، شورش دهقانان بود که در ۱۳۸۱ اتفاق افتاد. ریچارد با وجود سن کمش به خوبی از عهدهٔ مقابله با این شورش برآمد و نقشی تعیینکننده در سرکوب آن داشت. با این حال او هنوز با پارلمان درگیر بود چون ریچارد تنها تعداد کمی از درباریان را در امور کشور دخالت داده بود و همین مسئله سبب شده بود تا در این مدت، بین او که میخواست مستقل عمل نماید و نجیبزادگانی که خواهان محدود کردن قدرت پادشاه بودند درگیری بهوجود آید.
در اواخر دوره افشاریه و زندیه، «خمیس»، رئیس ایل ملکشاهی و فرزند ارشد شه میر، به دلیل این که قدرت جسمی خارقالعاده (معجزه آسا) داشتهاست، معروف برادران شد و والی اسماعیل خان – والی لرستان و ایلام کنونی – وی را به فرماندهی نظامی منصوب نمود و حسن خان والی نوه اش را به نزد وی فرستاد تا قیام عشیره مالیمان (مال هومان) را سرکوب نماید. علاوه بر این، خمیس مردی رقیقالقلب و انساندوست بود و بعد از سرکوب کردن قیام عشیره مالیمان (مال هومان)، اجازه نداد «خورگه» پسر رئیس عشیره مالیمان (مال هومان) را به قتل برسانند و وی را از مرگ نجات داد. در همین دوران ریاست ایل ملکشاهی چمزی به عهده خمیس بود.
گروه کپنهاگ به سرپرستی کریستین کریستینسن(مکتب باستانشناسی دانمارک) نیز که در زمینه پیش از تاریخ اروپا و دوران مفرغ به دستاوردهای بزرگی دست یافته است، با رویکرد به مدارک یاد شده، از اعتبار نظریه کورگان (استپ) کاسته و جنوب قفقاز را خاستگاه احتمالی راز رام کردن اسب و زبانهای اروپایی میداند.