دودست راست

معنی کلمه دودست راست در لغت نامه دهخدا

دودست راست. [ دُ دَ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) ( اصطلاح نجومی ) هر کوکبی که اندر وتد وسط السماء باشد و شعاع تسدیس او و تربیعش هر دو زیر زمین افتند او را دودست راست خوانند. ذوالیمینین. ( از التفهیم ص 488 ).

معنی کلمه دودست راست در فرهنگ فارسی

هر کوکبی که اندر وتد وسط السمائ باشد و شعاع تسدیس او تربیعش هر دو زیر زمین افتند او را دو دست راست خوانند .

جملاتی از کاربرد کلمه دودست راست

از شاخص‌های نوازندگی شیهان می‌توان به اجرای آکورد روی گیتار باس، تپینگ دودستی و پیکینگ ۳ انگشتی با دست راست اشاره کرد، گرچه او در زمان نواختن در گروه، با اجرای بخش‌های روتین گیتار باس، همان نقش سنتی باسیست‌های دیگر را ایفا می‌کند.

آنگاه داخل شده ، در گوشه اى از آن قرار گرفتند، در حالى كه سگشان دو دست خود را دمدر غار گسترده بود. و چون به فراست فهميده بودند كه خدا نجاتشان خواهد داد اين چنين عرض كردند: (بار الها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتى عطا فرما و براى ماوسيله رشد و هدايت كامل مهيا ساز). پس خداوند دعايشان را مستجاب نمود و سال هايى چندخواب را بر آنها مسلط كرد، در حالى كه سگشان نيز همراهشان بود. (آنها در غار سيصدسال و نه سال زيادتر درنگ كردند. و گردش آفتاب را چنان مشاهده كنى كه هنگام طلوع از سمت راست غار آنها بر كنار و هنگام غروب نيز از جانب چپ ايشان به دور مى گرديد و آنها كاملا از حرارت خورشيد در آسايش بودند و آنها را بيدار پنداشتى و حال آنكه در خواب بودند و ما آنها را به پهلوى راست و چپ مى گردانيديم و سگ آنها دودست بر در آن غار گسترده داشت و اگر كسى برحال ايشان مطلع مى شد از آنها مى گريخت و از هيبت و عظمت آنان بسيار هراسان مى گرديد.

یکسان‌دستی یا دودستی به مفهوم توانایی فرد در به کارگیری هر دو دست است که تنها در مورد استفاده از دست‌ها به کار نمی‌رود بلکه می‌تواند به معنی استفاده یکسان از پاها نیز باشد (یکسان پایی یا دوپایی). معمولاً بیشتر انسان‌ها به صورت طبیعی، تمایل بیشتری به استفاده از یکی از دو دست یا یکی از دو پا برای انجام کارهای گوناگون دارند. بیشتر انسان‌ها راست‌دست هستند. راست دستان ۷۰ تا ۹۰ درصد جمعیت جوامع گوناگون را تشکیل می‌دهند. بقیه این افراد عمدتاً چپ‌دست هستند. تنها درصد بسیار کمی از مردم توانایی استفاده از دو دست را به صورت یکسان دارند.

پس خداوند دعايشان را مستجاب نمود و سالهايى چند خواب را بر آنها مسلط كرد، در حالى كه سگشان نيز همراهشان بود. (آنها در غار سيصدسال و نه سال زيادتر درنگ كردند. و گردش آفتاب را چنان مشاهده كنى كه هنگام طلوع از سمت راست غار آنها بر كنار و هنگام غروب نيز از جانب چپ ايشان به دور مى گرديد و آنها كاملا از حرارت خورشيد در آسايش ‍ بودند و آنها را بيدار پنداشتى وحال آنكه در خواب بودند و ما آنها را به پهلوى راست و چپ مى گردانيديم و سگ آنها دودست بر در آن غار گسترده داشت و اگر كسى برحال ايشان مطلع مى شد از آنها مى گريخت و از هيبت و عظمت آنان بسيار هراسان مى گرديد.