دهن سوز

معنی کلمه دهن سوز در لغت نامه دهخدا

دهن سوز. [دَ هََ ] ( نف مرکب ) که دهان سوزاند به علت گرمی. که دهان را بسوزاند. سوزنده دهان. ( یادداشت مؤلف ).
- آش دهن سوز ؛ آشی بس لذیذ که منتظرسرد شدن آن نشوند. آشی که از غایت خوش طعمی داغ و پف نکرده خورند. ( یادداشت مؤلف ).
- آش دهن سوزی نبودن ؛ تعبیر مثلی ، سخت مطلوب و مطبوع نبودن. ( یادداشت مؤلف ) :
بهر من بدتر از این روزی نیست
زندگی آش دهن سوزی نیست.پژمان بختیاری.

معنی کلمه دهن سوز در فرهنگ فارسی

که دهان سوزاند به علت گرمی .

جملاتی از کاربرد کلمه دهن سوز

دل چون تنور پر شد که ز سوز چند گوید دهن پرآتش من سخن از دهان آتش