دل گنده

معنی کلمه دل گنده در لغت نامه دهخدا

دل گنده. [ دِ گ ُ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) گنده دل. فراخ دل. دل گشاد. که همیشه کارها را به تعویق افکند. آنکه کارها را به آینده و مستقبل گذارد. که کارها به وقت دیگر گذارد. که کارها را به زمان بعدگذارد. که در کارها دفعالوقت کند. که کارها بطول انجاماند. آنکه کارهای فوری را دیر انجام دهد. سپوزکار. که دیر مضطرب شود. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). کسی که دلش شور نداشته باشد و کارها را همیشه با باری بهرجهت تلقی کند و احساس مسؤلیت او را ناراحت نکند. ( فرهنگ لغات عامیانه ). || آنکه راز خود با احتیاجی تمام به کس نگوید. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || آدم بددل و منافق. ( لغت محلی شوشتر، خطی ).

معنی کلمه دل گنده در فرهنگ فارسی

گنده دل . آنکه کارها را به تعویق افکند .

جملاتی از کاربرد کلمه دل گنده

این واژه معمولاً در تبلیغات برای گفتن اینکه کالایی با بهترین یا تازه‌ترین فناوریِ دردسترس ساخته شده به کار می‌رود. اما معمولاً تبلیغاتچی‌ها نیازی به اثبات این ادعا که کالا یا دستگاه ساخته شده «بهترین فناوری روز» را به کار می‌برد ندارند. از این رو این برچسب، بیشتر از گنده‌کردن‌های تبلیغاتی به‌شمار می‌آید. در قوانین ثبت اختراع در بسیاری از نظام‌های حقوقی به‌کاربردن این واژه مزیت حقوقی ویژه‌ای ندارد. حتی شاید این واژه برای تأثیری که تبلیغاتچی‌ها امیدوارند در ذهن شنوندگان بسازد نیز کارساز نباشد.
هر چه گند نمک زنند بر او گر نمک رفت گنده گردد باز
سبلتت گنده کند بی‌فایده جامه از دیگش سیه بی‌مایده
((تو گمان مى كنى كه من اصحاب جمل (طلحه و زبير و...) را در طريق گمراهى مى دانم؟)) (به عبارت روشنتر من كه از جنگ و حمايت از شما كنار كشيده ام از اين رو است كه جنگبا اصحاب جمل را روا نمى دانم ، من چگونه با اين كله گنده ها ورجال جنگ كنم ؟!
يكى به مسافرت رفت ، ديگرى به اصطلاح مريض شد اما آيت الله شاه آبادى براىنماز عازم مسجد شدند. در راه مسجد، يكى از مريدهاى آقا به ايشان مى گويد: در مسجدقزاق ها ريخته اند. آقا مى فرمايند: خب ، قزاق ريخته باشند! وارد مسجد مى شوند يكىاز ماءمورين دولت با لباس شخصى جلو مى آيد و به آقا مى گويد: آقا مگر نمى دانيدنماز تعطيل است ؟ آقا در حالى كه حتى سرشان را بلند نكرده بودند كه او را نگاه كند،به او فرمودند: برو بگو گنده تر از تو بياد گفت : من بزرگتر هستم .
خاطرات یک بی عرضه: کله گنده: این نسخه در سال ۹۹ در ایران ترجمه شده و در انتشارات حوض نقره برای علاقه مندانش به منتشر رسیده
با زبان معنوی گل با جعل این همی‌گوید که ای گنده‌بغل
سید حیدر معروف به گُنده‌نویس از خوشنویسان اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. به این جهت به او لقب گنده‌نویس داده‌اند که با قلم جلی (بسیار بزرگ) می‌نوشته است. فقط نام این خوشنویس در تذکره‌های مختلف آمده و تاکنون کسی از آثار وی چیزی نیافته‌است.
به دمی زنده از پفی بیمار به خویی گنده وز تفی افگار
نسازی از منی گر پاک خود را همان یک قطره آب گنده باشی
وآنکه بر کس بخیره گردد رُس عیش او گنده‌دان چو درگه کس
دردسر زاد زو که در تدبیر تیز و عریان و گنده بود چو سیر
مثلا اگر فرض كنيم غذايى كه براى پنج كارگر كافى است يك انسان شكم گنده بهتنهايى بخورد در حقيقت حق پنج نفر را گرفته و بلعيده است و تازه با اين كار سلامتخود را در معرض انهدام قرار داده يا اگر فرض كنيم نيمى از مردم دنيا پر خور باشند، ونيمى ديگر فقير و گرسنه ، در حقيقت آنان غذاى گرسنه ها را مى خورند، و درصورتيكه يك سازمان عدالت بر قرار گردد كه به پر خورها جيره غذايى بدهد در دنياهيچ كس از گرسنگى تلف نخواهد شد.
حضرت على (ع ) شديدا پاسخ او را داد و حتى سخنى فرمود كه از آن استفاده مى شود كه(اشعث ) شكم گنده بود، آنگاه فرمود: (همين عجم ها هستند كه روزى شما را به انگيزهبرگرداندن شما به اسلام خواهند زد، همان گونه كه شما (عرب ها) در آغاز اسلام آنها رابراى دعوت به اسلام زديد).(138)
از فیلم‌های معروف او می‌توان به بازی در مامان گنده‌ها اشاره کرد.
به گردش یکی گنده دریای آب نهنگی نیارست کردن شتاب
چون گنده‌دهان کز خرد و فهم ‌به ‌دور است گویدکه مگر کام همه خلق کندگند
این انیمیشن تا حد زیادی نقدهای مثبت منتقدان را دریافت کرد. در وب‌سایت جمع‌آوری نقد راتن تومیتوز، بر اساس ۳۰ بررسی، امتیاز ۹۷% را با میانگین امتیاز ۷.۳۴/۱۰ دارد. اجماع سایت بیان می‌کند: «روباه بد گنده و قصه‌های دیگر از سبک انیمیشن کلاسیک و ساده‌اش استفاده می‌کند تا مجموعه‌ای از داستان‌های به همان اندازه بی‌تقاضا – در عین حال کاملاً فریبنده – را تعریف کند که همه خانواده می‌توانند از آن لذت ببرند». متاکریتیک بر اساس ۴ بررسی، امتیاز ۷۳ از ۱۰۰ را گزارش می‌کند که نشان‌دهنده «بررسی‌های عموماً مطلوب» است.

و بسند معتبر منقول است كه حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام در تابستان برروى حصير مى نشستند و در زمستان بر روى پلاس و در خانه جامه هاى گنده مي پوشيدند وچون بيرون مي آمدند براى مردم زينت مي كردند.

حور با تو چگونه پردازد حور با گنده‌پیر کی سازد