دل گسستن. [ دِ گ ُ س َ ت َ ] ( مص مرکب ) دل کندن. دست کشیدن. دل برکندن. دل بریدن. دل برداشتن. قطع علاقه کردن : از صحبت خلق دل گسستم اندیشه ندیم دل ببستم.ناصرخسرو.سودازده ای کز همه عالم به تو پیوست دل نیک بدادت که دل از وی بگسستی.سعدی.
معنی کلمه دل گسستن در فرهنگ فارسی
دل کندن . دست کشیدن .
جملاتی از کاربرد کلمه دل گسستن
تا گسستن از جمال آسان نبود کار پیش افکند از ترک سجود
ولیکن چون چنانش بود تقدیر گسستن کی تواند بسته زنجیر!
استعمار و استعمارگران ، استقلال ممالك اسلامى و گسستن زنجيرهاى اسارت مى فشارم واز خداوند متعال دفع شر دستگاه هاى جبار و عمال كثيف استعمار را مسالت نموده ، قبولىاعمال و مناسك عموم را خواستار است .
شرط وصول حق ز خلایق گسستن است قطع امید از همه کاینات کن
نام این بخش از اوستا «وی دئودات» است که از سه جزء تشکیل شده «وی» پیشوندی است که بر سر بسیاری از نامها یا ریشه فعلهای ایرانی-اوستایی آمده و معنی دوری و جدایی میدهد و در ایران به صورت «گ» میآید و در کلمات دیگری مانند گریختن و و گسستن مشاهده میشود. بخش دوم «دئو» و به معنای دیو است و بخش سوم «دات» است که به معنی سامان و نظم و قانون است و در ایران «داد» وترکیب آنها را از همین ریشه داریم.
زیکدیگر گسستن تار پود و زندگانی را به نور ماه پیوند کتان را تازه می سازد
چو یک موی گردد به سر بر سپید بباید گسستن ز شادی امید
ينقضون : نقض به معناى گسستن ، شكستن ، نكث و فسخ چيزى است كه محكم شده ، و درمقابل ابرام (محكم كردن ) است .
اسارت ديگرى كه بشر در زندگى اجتماعى همواره گرفتارش بوده ناشى از حق مالكيتمطلقه بر وسائل توليد و منابع آن است . سلطه گران اقتصادى ، مالكان يا سرمايهدارى ليبرال يا خودخواه خودكامه است كه با خوشگذرانى يا عياشى مشخص شده طبقه ى(مترفين ) خوانده شده است . بردگان در تاريخ باستان و در اروپاى قرون وسطى ازجمله اين اسيران اند. كارگران صنعتى - يا پرولتاريا به نظر صائب مكتبسوسياليسم و نيز كارل ماركس در كشورهاى صنعتى مقهور مالكيت مطلقه و بدون قيد وشرط سرمايه داران و مالكان اند. اتحاديه هاى كارگرى و جنبش هاى سوسياليستى همگىبر اين نظرند و براى گسستن اين بند و الغاى چنين مالكيتى مجاهدات بيدريغ و خستگىناپذير كرده اند. سوسياليسم ، انديشه ، طرح و تلاش در راستاى اين رهايى و آزادىاست .
توضيح اينكه ، علم بر اساس آزمايش و مشاهدات ، قوانين طبيعى را كشف مى كند؛ هر گاه پديده اى طبيعى هميشه دنبال پديده اى بيايد از اين پيوستگى به يك قانون كلى پىمى بريم و آن اين كه هر جا آن پديده اولى پيدا شد دنبالش پديده دومى مى آيد. ولى علم نمى گويد بايستى ميان آن دو پديده ، يك وابستگى ذاتى حتمى وجود داشته باشد كه ازژرفاى آنها سرچشمه گرفته است ؛ زيرا حتميت و ضرورت ، يك حالت غيبى است كه وسايل آزمايشگاهى و علمى نمى تواند آن را اثبات كند. از اين رو منطق علم جديد تاءكيدمى كند كه قانون طبيعى - آنگونه كه علم تعريف مى كند - سخن از ارتباط و علاقه حتمىندارد بلكه سخن از مقارنه دائمى ميان دو پديده دارد. (95) پس اگر معجزه آمد و اين دوپديده طبيعى را از هم جدا كرد چنين چيزى هرگز گسستن يك رابطه ضرورى و حتمى نيست.
در سوره مباركه آل عمران - كه تاريخ جنگ احد را در بردارد - ولايت پيامبر اكرم و هر پيامبرى را مشتمل بر شش كار اصلى مى داند: امر به معروف ، نهى از منكر،حلال كردن طيبات ، حرام كردن خبائث ، نائل آوردن به آزادى - عزت ها از طريق فرونهادن با الزامات سياسى طاغوتى - الحادى (اصرهم ) و گسستن انواع بند و زنجيرها(اءغلال ) كه به برداشتن هرگونه مانع و سدى از برابر دو امر زيستن و رشد معنوى مردم به يك معنى است .
انفاق بعد از عمل از اين نظر ضرورت دارد كه پيوستن بدون گسستن از غير، خطرناك يا ناممكن است .
نخواهد گسستن همی تخم سام به گردون بر آمد ازین تخمه نام
اختیاری نیست وجد و نعره ارباب حال در گسستن ناله بیتابانه می خیزد زبند
256 - در قبول دين ، اكراهى نيست . (زيرا) راه درست از راه انحرافى ، روشن شده است .بنابراين ، كسى كه به طاغوت (بت و شيطان ، و هر موجود طغيانگر) كافر شود و بهخدا ايمان آورد، به دستگيره محكمى چنگ زده است ، كه گسستن براى آن نيست . و خداوند،شنوا و داناست .
ما به یاد و احترام رنج آوارگانی که در حاشیهنشینی و پشتبام خوابی به اسارت رفتهاند و در اعتراض به استبدادی که حتی در زندان هم در پی گسستن هر پیوندیست و به جبر تبعید آوارهات میکند، اعتصاب غذا خواهیم کرد.
از آنجا كه اين هديه اثر قابل ملاحظه اى در جلوگيرى از حس انتقامجويى و رهايى زن از عقدههايى كه ممكن است ، بر اثر گسستن پيوند زناشويى حاصل شود، در آيه فوق آن را وابسته به روحيه نيكوكارى و احسان كرده و مى گويد:حقا على المحسنين : (اين عمل بر نيكوكاران لازم است ) يعنى بايد آميخته با روح نيكوكارى و مسالمت باشد.
گسستن سخت دشوارست زنار محبت را برهمن رشتهواری از رگ سنگ صنم دارد